نابسامانی اقتصادی راه حل دارد نه قهر باصندوق رای
شرحی برحدیث ولایت حمیدرضا ترقی
اقتصاد ما با ظرفیّتها و قابلیّتهایی که در داخل دارد، میتواند یکی از شکوفاترین اقتصادهای منطقه باشد، و حتّی میتواند یکی از شکوفاترین اقتصادهای دنیا باشد. ما ظرفیّتهای زیادی داریم، امکانات فراوانی داریم؛ استفادهی از این امکانات هم احتیاج به معجزه ندارد، اینها مسائلی است که مسئولان و مدیران ذیربط با اهتمام، با احساس مسئولیّت و همّت بالا میتوانند آنها را حل کنند. شرطش این است که یک مدیریّت قوی وجود داشته باشد، مدیریّت ضدّ فساد بر کشور حاکم باشد و یک برنامهی جامع اقتصادی هم وجود داشته باشد؛ اگر باشد، از این ظرفیّتهایی که هست میتوان استفاده کرد. 1/1/1400
نابسامانی اقتصادی بهانه ی منفی بافی
درچند سال اخیر بخاطر نابسامانی در اقتصاد کشور و فشار وارده به مردم دراثر :
• گرانی فاقد کنترل
• کاهش ارزش پول ملی
• نظام توزیع ناقص وغلط
• فاصله طبقاتی زیاد
• قاچاق کالاهای وارداتی
• بحران بورس
• فرارمالیاتی اقشار ثروتمند
• افزایش فقر وبالارفتن خط فقر
• خسارات ناشی از کروناوتعطیلی کسب و کار
عده ای از مردم با تحریک بیگانگان و ضد انقلاب به منفی بافی و ایه یاس خواندن مشغول شده و سعی در بن بست نشان دادن اقتصاد کشور دارند تا بار دیگر زمینه سلطه ی آمریکا برکشور را فراهم ساخته ودستاورد گرانسنگ استقلال را به فنا دهند .
رای نمیخواهد بدهد چون وضع اقتصادی خوب نیست .
به دین و مذهب و اسلام بدبین شده چون وضع اقتصادی خوب نیست .
به همه مسئولان اهانت میکند چون وضع اقتصاد خوب نیست .
انقلاب را تمام شده می پندارد چون اقتصاد وضع خوبی ندارد.
مقام معظم رهبری:
(به خاطر نابسامانیهایی که در وضع اقتصاد و معیشت مردم وجود دارد، بعضیها فرصت پیدا میکنند برای منفیبافی و آیهی یأس خواندن که «آقا! هیچ فایده ندارد، کاری نمیشود کرد»؛ بعضی این جورند؛ چه در فضای مجازی، چه در برخی از مطبوعات ما و متأسّفانه عمدتاً در تبلیغات خارجی؛ چون مشکلاتی بالفعل در پیش روی مردم هست، این را وسیله قرار میدهند برای اینکه بکلّی راه را بنبست نشان بدهند و بگویند کاری نمیشود کرد؛ ) 1/1/1400
القائات دشمن عامل پیاده شدن از قطار انقلاب
تردیدی وجود ندارد که همه کشورهای جهان، کم یا زیاد و پنهان یا آشکار با مشکلات و ناهنجاریهایی مواجه هستند که خواسته یا ناخواسته بر روند اداره امور آنها در ابعاد مختلف داخلی و خارجی تأثیر گذاشته و بعضاً افکار عمومی جامعه را درگیر اثرات و پیامدهای خود میکند.
جنبش جلیقه زردها در فرانسه، اعتراضات مستمر مردمی در آلمان و انگلیس و سایر کشورهای اروپایی، آشوب و اغتشاشهای مستمر در آمریکا و حتی فیلمهای سیاسی و جنایی که توسط کارگردانها و تهیهکنندگان غربی ساخته میشود و بیعدالتی و فقر و فساد پنهان در این کشورها را به تصویر میکشد، همگی بیانگر وجود ناهنجاریها و مشکلاتی است که با همکاری رسانههای عمدتاً وابسته به نظام سلطه، یا معدود و محدود و یا معکوس و متفاوت جلوه داده میشود.
البته طبیعی است در دنیای ظالمانه عصر حاضر، کشوری مانند ایران که با اعلام استقلال خود فریاد حقطلبی و عدالتخواهی و مبارزه با ظلم و ظالم را سرداده و نظام سلطه را به چالش کشیده و بیش از 42 سال دلیرانه در برابر زیاهخواهیهای استکبار مقاومت کرده است، با مشکلات طبیعی و غیرطبیعی بیشتری مواجه خواهد بود.
در واقع جمهوری اسلامی ایران به دلایل مختلف موجه از جمله مواجهه با حجم انبوه توطئههای خارجی نظیر جنگ تحمیلی 8 ساله، آشوب، اغتشاش، تحریم، کودتا، ترور و شببخون فرهنگی دشمنان ایران اسلامی و مزدوران داخلی آنها و یا مشکلات داخلی مانند سوءمدیریتها و ناتوانی و خیانت برخی از مدیران و مسئولین یا سوءاستفاده افراد فرصتطلبی که بهجز منافع شخصی به چیز دیگری نمیاندیشند و یا بروز حوادث غیرمترقبه طبیعی، مشکلات بیشتری را تجربه کرده و در ظاهر هزینه بیشتری را نیز متقبل شده است.
نمونه بارز توطئههای خارجی، جنگ تحمیلی و پیامدهای آن مثل تخریب زیرساختهای موجود کشور و جلوگیری از اجرای اقدامات زیرساختی جدید بود، اما از شهادت و آسمانی شدن حدود 220 هزار نفر از مؤمنترین، مخلصترین، متعهدترین و بعضاً متخصصترین افراد جامعه در جریان این جنگ هشت ساله و نیز شهادت بیش از 17 هزار نفر از مردم انقلابی و مسئولین دلسوز و نخبگان و دانشمندان متعهد کشور در جریان ترورهای ناجوانمردانه دشمنان، باید بهعنوان خبیثانهترین اقدامات دشمنان نام برد.
افراد عمدتاً اندیشمند، انقلابی، تأثیرگذار و مخلصی که به معنای واقعی در ردیف نیروی انسانی تراز انقلاب قابل تعریف بودند و قرار بود نقش اصلی را در تحقق آرمانهای والای انقلاب اسلامی بر عهده داشته باشند، اما به علت عناد و کینهورزی دشمن، فرصت ایجاد دولت، کشور و تمدن نوین اسلامی از آنها سلب شد.
با این اوصاف باید بپذیریم که اگر هر حکومت دیگری به جای انقلاب اسلامی در برابر این همه عناد و دشمنی بیگانگان قرار میگرفت، نهتنها ساختار حکومتی، بلکه شاید خاک خود را هم از دست داده بود، اما انقلاب اسلامی ایران به رغم تمام مشکلات طبیعی و یا تحمیلی، با اراده و عنایت الهی و به لطف حضور آگاهانه و مقاومت شجاعاانه مردم فهیم و بصیر ایران اسلامی و به برکت خون شهدای عزیز، با عزت و اقتدار پابرجا ماند.
بنابراین، اگر قرار باشد با نگاهی منصفانه کلاهمان را قاضی کنیم، باید در کنار مشکلات و نقاط ضعف عملکرد مسئولین، اولاً نقاط مثبت عملکرد مسئولین و دستاوردهای عظیم و جهشی انقلاب را هم به شکل منصفانه و منطقی مورد توجه قرار دهیم و ثانیاً علل بروز مشکلات و ناکامیها را نیز بدون تأثیرپذیری از القائات دشمن، موردتوجه قرار دهیم و ثالثاً به یاد داشته باشیم که اگرچه گاهی نتیجه مطلوب عاید نشده است، اما در هر حال این خواسته انقلاب نبوده، بلکه ناشی از عوامل مختلف و حاصل انحراف در مسیر انقلاب بوده است.
البته همانگونه که اشاره شد، بخشی از این مشکلات طبیعی و بخشی تحمیلی و بخشی نیز کاملاً غیرواقعی و صرفاً حاصل اطلاعرسانی غیرحرفهای رسانههای داخلی و یا شایعات، و یا بزرگنمایی و سیاهنمایی اخبار و یا متقابلاً کوچک جلوه دادن دستاوردها توسط رسانههای معاند، فضای مجازی، افراد و گروههای ضدانقلاب و گاهی افرادزودباور و ساده لوح برای تبدیل اخبار جعلی و یا اخبار ناقص به یک باور عمومی است.
بهعنوان مثال؛ انعکاس مستمر و مرحله به مرحله مفاسد اقتصادی که شاید در مجموع تعداد همه آنها در یک کشور هشتاد میلیونی به صد پرونده هم نرسد و گفتگوهای تحلیلی و به ظاهر تخصصی پیرامون آنها، اگرچه ممکن است به جریان شفافسازی اطلاعات کمک کند، اما طبیعی است که حاشیههای تکرار اطلاعات مربوط به یک خبر میتواند، اولاً در افکار عمومی این شبهه را ایجاد کند که چند اتفاق جداگانه و مشابه چندین بار رخ داده است و ثانیاً به یک الگو و امر عادی برای دیگران تبدیل گردد.
بنابراین اگرچه وقوع هرگونه جرم و ناهنجاری در نظام اسلامی نامطلوب و تأسفآور و مستلزم برخورد جدی است، اما انتشار اینگونه اخبار هنگامی مفید، امیدآفرین و اثربخش است که مجرم دستگیر، مسیر قضایی پرونده طی و حکم آن نیز عادلانه و بدون هرگونه تبعیضی صادر شده باشد و این در حالی است که بهنظر میرسد، دشمن به این بهانه و با این شگرد، رسانه ملی و برخی از دیگر رسانههای کشور را نیز در دام خود گرفتار کرده است.
به این ترتیب در کنار اثرات سوء توطئههای خارجی، باید عوامل و دلایل موجه و غیرموجه داخلی مانند؛ ضعف نظام تعلیم و تربیت که امکان کادرسازی و پرورش نیروی انسانی تراز انقلاب را با مشکل مواجه ساخته، ضعف و ناکارآمدی سیستم کنترل و نظارت که بروز مشکلات را تشدید نموده، ضعف نظام اطلاعرسانی و در واقع عدم بلوغ رسانهها که به سرگردانی وشاید ایجاد خدشه در افکار عمومی منجر شده و همچنین کج سلیقگی و خیانت و سوءمدیریت برخی از مسئولین نیز مورد توجه قرار گیرد.
در این رابطه اگرچه علت بروز بخش عمده مشکلات متوجه مسئولین است و کمکاری آنها قابل اغماض نیست، اما نباید از نقش بیگانگان و نیز افراد فرصتطلب و زالو صفتی که در سطوح و اقشار مختلف همواره تلاش میکنند تا از هر فرصتی برای پرکردن جیب گشاد و شکم سیری ناپذیر خودشان بهره ببرند، نیز غفلت کرد.
افرادی مانند؛ کسانی که برای تأمین نیاز کشور و مردم طلا و ارز دولتی دریافت کردند، اما به هموطنان خود خیانت کردند، سرمایهدارانی که در این شرایط اقتصادی مبلغ اجاره خانه و ملک و مغازههای خود را چندین برابر افزایش دادند، دلالان و واسطههایی که با احتکار و گرانفروشی خون مردم را در شیشه کردهاند و همه کسانی که به هر شکل با زیر پا گذاشتن قانون و وجدان خود، در تشدید نابسامانیها سهم داشتهاند.
واردکنندگانی که به سلطان شکر و موز و گوشت و امثال آن مشهور شدهاند و با واردات کالاهای ضروری و گرانفروشی آن یا واردات کالاهای لوکس و غیرضروری باعث رکود در بخش تولید و بیکاری جوانان شدهاند.
رانتخوارانی که کارخانجات دولتی را با قیمت ناچیز خریداری و حالا با گرانفروشی محصولات خود و یا با تغییر کاربری ملک، ماشینآلات و تجهیزات آنها را حراج کردند و حتی تولیدکنندگان و اصنافی که با ترجیح منافع کوتاهمدت بر منافع بلندمدت، کالا و خدمات خود را با قیمت غیرمنصفانه عرضه میکنند.
و در نهایت خود ما که ممکن است با انجام برخی رفتارهای غلط و ناصواب مانند، انتخاب نادرست و غیراصلح در انتخابات، کمکاری، کمفروشی و امثال آن، در بروز این مشکلات نقش و سهم داشته باشیم.
شاید تکرار این نکته خالی از لطف نباشد که متأسفانه هیچ کدام از ما نمیگوییم این کار بد را انجام نمیدهیم تا دیگران هم انجام ندهند، بلکه میگوییم ما اینگونه عمل میکنیم چون دیگران نیز اینگونه عمل میکنند و متقابلاً هیچ یک از ما نمیگوید این کار خوب را انجام میدهم تا الگویی باشد برای دیگران، بلکه اغلب میگوییم ما انجام نمیدهیم چون دیگران نیز چنین نمیکنند.
این روند چرخه معیوبی است که ریشه در نقص نظام فرهنگی و تعلیم و تربیت فعلی ما دارد و سبب میشود تا به جای توجه به واقعیات بیرونی و درونی و نیز بررسی نقش خود در بروز مشکلات، معایب و نواقص را به غلط به انقلاب و نظام اسلامی نسبت دهیم و یا فقط در وجود دیگران جستجو کنیم.
این واقعیت بیانگر آن است که متأسفانه در بسیاری از موارد از جمله در طراحیها الگوهای انقلاب و اجرای برنامههای موردنظر، اصول و ارزشهای اسلامی و ایرانی نادیده انگاشته شده و یا حداقل به اندازه کافی موردتوجه مردم و مسئولین ذیربط قرار نگرفته است، بنابراین خیانت یا بدفهمی، کجسلیقگی و ضعف عملکرد برخی از مجریان و متولیان انقلاب را نباید به حساب انقلاب و اسلام بنویسیم.
کلام آخر اینکه؛ تجربه بیش از 40 ساله انقلاب نشان داده که به رغم تمام مشکلات و فشارهای داخلی و خارجی، قطار انقلاب به یاری خدا تا رسیدن به مقصد نهایی و حل همه مشکلات با سرعت به مسیر خود ادامه خواهد داد، با همه این اوصاف نکند خدای ناخواسته هرکدام از ما در نهایت تحت تأثیر القائات هدفمند و شیطانی دشمنان قرار بگیریم و از قطار انقلاب پیاده شویم و بعداً از کرده خود در حالی پشیمان شویم که فرصتی برای جبران باقی نمانده باشد و شرمنده خون شهدا و دیگر هموطنان خود شویم.
حل مشکلات ا قتصادی معجزه نمی خواهد
اقتصاد ما با ظرفیّتها و قابلیّتهایی که در داخل دارد، میتواند یکی از شکوفاترین اقتصادهای منطقه باشد، و حتّی میتواند یکی از شکوفاترین اقتصادهای دنیا باشد. ما ظرفیّتهای زیادی داریم، امکانات فراوانی داریم؛ استفادهی از این امکانات هم احتیاج به معجزه ندارد، اینها مسائلی است که مسئولان و مدیران ذیربط با اهتمام، با احساس مسئولیّت و همّت بالا میتوانند آنها را حل کنند. شرطش این است که یک مدیریّت قوی وجود داشته باشد، مدیریّت ضدّ فساد بر کشور حاکم باشد و یک برنامهی جامع اقتصادی هم وجود داشته باشد؛ اگر باشد، از این ظرفیّتهایی که هست میتوان استفاده کرد.
اعتراف بانک جهانی
همین حالا کارشناسان بانک جهانی -که این دیگر حرف ما نیست؛ حرف اقتصاددانان معروف و در واقع درجهی یک دنیا است که کارشناس بانک جهانی هستند- میگویند که اقتصاد ایران در میان اقتصادهای برتر دنیا در رتبهی هجدهم است؛ یعنی از دویست و خُردهای کشورِ دنیا ما هجدهمین اقتصاد هستیم، [آن هم] در حال فعلی با وجود تحریم و مشکلات فراوانی که وجود دارد. آنها میگویند اگر از ظرفیّتهای استفادهنشده -که حالا اشاره میکنم به بعضی از آن ظرفیّتها- استفاده بشود، اقتصاد ایران شش رتبه بالاتر میآید و به رتبهی دوازدهم میرسد. این خیلی چیز مهمّی است. با هشتاد و چند میلیون جمعیّت، با وجود این همه مشکلاتی که دیگران بر ما تحمیل میکنند -تحریم و امثال اینها- کشور بحمدالله زنده است، سرِ پا است، هجدهمین اقتصاد برتر دنیا است. این چیز کمی نیست؛ این را بایستی توجّه داشت.
فرصتهای پیش روی
امّا حالا ظرفیّتهایی که در این گزارش بانک جهانی وجود دارد و آنچه اینها میگویند، دو نوع ظرفیّت است: یکی ظرفیّتهای سرزمینی است، یکی ظرفیّتهای انسانی است. ظرفیّتهای سرزمینی، [مثلاً] وسعت کشور، دسترسی کشور به آبهای آزاد -ما همسایهی دریای عمان و اقیانوس هند هستیم و دسترسی داریم به آبهای آزاد- تعداد همسایگان -که چهارده پانزده کشور همسایهی ما هستند با بیش از حدود ششصد میلیون جمعیّت؛ این خیلی فرصت مهم و ظرفیّت مهمّی است- مسیر ترانزیت و حمل و نقلِ شرق و غرب و شمال و جنوب که حالا موقعیّت کشور ما یک چنین موقعیّتی است؛ [دارای] این ظرفیّت است. البتّه بله، دشمنها فعّالیّت میکنند که نگذارند از این ظرفیّتها بشود استفاده کرد امّا میتوان با فعّالیّتهای خوب، با تلاش مضاعف از این ظرفیّتها استفاده کرد. اینها ظرفیّتهای سرزمینی است.
ظرفیت نیروی انسانی
ظرفیّتهای نیروی انسانی، عبارت است از جمعیّت در سنّ کار. ببینید؛ به برکت ازدیاد نسلی که در [دههی] ۶۰ اتّفاق افتاد که یک عدّهای داد و فریادشان بلند بود که چرا داریم نسل را بیرویّه زیاد میکنیم، امروز همانها جوانهایی هستند که وارد بازار کار شدهاند؛ یعنی کشور، کشور جوان است، نیروی کار فراوانی وجود دارد که میتوانند وارد بازار کار بشوند؛ [باید] بتوانیم نیروی در سنّ کار و دارای تحصیلات را فعّال کنیم؛ با این گسترهی عجیب تحصیلات دانشگاهیِ ما، با این همه دانشجو و فارغالتّحصیلی که ما داشتیم که موجب شده است که عمدهی نسل جوان ما فارغالتّحصیل و تحصیلکرده و باسواد و توانای کار باشند. این حالا اینهایی بود که در گزارش بانک جهانی هست امّا غیر از اینها ظرفیّتهای مهمّ دیگری وجود دارد که من به بعضی [از آنها] اشاره میکنم.
ظرفیت بازار منطقه ای
یکیاش ظرفیّت بازار داخلی است؛ یعنی یک بازار هشتاد میلیونی در اختیار تولیدکنندهی ایرانی است، یعنی هر تولیدکنندهای خودش مصرفکننده هم هست، مجموعاً یک بازار هشتاد میلیونیِ یک کشور بزرگ در اختیار تولیدکنندهی ایرانی است و خود این فرصت مهمّی است.
ظرفیت سرمابه های طبیعی مغفول مانده
یک ظرفیّت مهمّ دیگر سرمایههای طبیعی است که امروز ما از بعضی از این سرمایههای طبیعی -از همه نه- استفاده میکنیم ولیکن خب به صورت خام -خیلی از اینها به صورت خام- مثل نفت، مثل گاز که اینها به صورت خام دارد مصرف میشود، در حالی که از اینها میشود استفادههای برتر کرد و ارزش افزوده ایجاد کرد به وسیلهی اینها؛ یا زمینهای کشاورزی یا مراتع یا جنگلها، که اینها ثروتهای عظیمی است که در اختیار ملّت ایران است. ما در مورد معادن زیرزمینی مثل نفت و گاز، مثل روی، مس، سنگ آهن و امثال اینها در دنیا رتبههای بالا داریم؛ از رتبهی اوّل و دوّم گرفته تا رتبهی نهم. ما این منابع عظیم طبیعی را داریم. خب این ظرفیّت بسیار مهمّی است. علاوهی بر اینها، زیرساختهای مهمّی در این سی سال به وجود آمده که اینها در کشور نبود: سدها، نیروگاهها، مسیرهای حمل و نقل ریلی، مسیرهای حمل و نقل جادّهای و فراوان امثال اینها که زیرساختهای زیادی به وجود آمده. خب یک کشوری با این خصوصیّات، با این همه ظرفیّت، اگر یک برنامهریزی درست اقتصادی داشته باشد و یک مدیریّت قوی هم بالاسرش باشد که این مدیریّت -که من حالا بعد در مسئلهی انتخابات اشاره خواهم کرد- البتّه باید قوی و قادر بر حلّ مسائل باشد، مردمی باید باشد، ضدّفساد باید باشد میتواند به یک کشور پیشرفتهی اقتصادی تبدیل بشود و دیگر هیچ گونه ابزار تحریم در او اثر نکند. نه اینکه تحریمها برداشته بشود؛ میخواهد برداشته بشود، میخواهد نشود؛ وقتی که یک اقتصاد شکوفای پیشروندهای وجود داشت، دیگران اصلاً احساس احتیاج میکنند و تحریم معنا پیدا نمیکند.
همدلی مردم دررفع مشکلات اقتصادی
یک نکتهی دیگری که در باب اقتصاد کشور خوب است عرض بکنیم، این است که رفع مشکلات احتیاج به همراهی مردم دارد؛ همدلی مردم. هر کاری که مردم وارد شدند قطعاً گشایش در آن به وجود میآید، تا حالا هم این جور بوده؛ در همهی اموری که مردم توانستند وارد بشوند، در آن کار گشایش به وجود آمده. من میخواهم عرض بکنم در مسئلهی سرمایهگذاری و سرمایهگذاری برای تولید، خود مردم میتوانند نقش ایفا کنند؛ چه آنهایی که سرمایه دارند و این سرمایه را در راه مثلاً بعضی از داد و ستدها و سوداگریهای بی¬مورد مصرف میکنند میتوانند اینها را در راه تولید مصرف کنند، چه کسانی که میخواهند کمک کنند به دیگران؛ مثل این کمک مؤمنانهای که برای قضیّهی کرونا انجام گرفت که همهی مردم وارد شدند، در قضیّهی تولید [هم] میتوانند کسانی که توانایی دارند، برای یک نفر، دو نفر، ده نفر اشتغال ایجاد کنند و کمک کنند به اشتغال آنها.
ضرورت سازماندهی مردم
البتّه این [کار]، سازماندهیِ مردمی لازم دارد؛ خیلیها هستند میخواهند کمک کنند، نمیدانند چه جور باید کمک کنند. خیریّههای مردمی، نهادهای انقلابی، امنای مساجدی که در این زمینه فعّالند مثل بعضی جاهای دیگر، بایستی اینها را برنامهریزی کنند تا هر کسی بداند که با یک سرمایهی کم چطور میشود به تولید کشور کمک کرد؛ یعنی همه خیال نکنند که بایستی میلیاردی سرمایه داشته باشند تا بتوانند در تولید وارد بشوند؛ نه، با سرمایههای کم هم گاهی میتوان به تولید کشور کمک کرد. گاهی یک خانوادهی روستایی را مثلاً فرض کنید با چند رأس دام میشود زنده کرد، احیا کرد، خودکفا کرد؛ یک خانوادهی شهری را مثلاً فرض کنید با یک دستگاه بافندگی یا خیّاطی یا امثال اینها میتوان اصلاً خودکفا کرد؛ از این کارها فراوان میتوان کرد که هم کمک به مردم و مبارزهی با فقر است و هم کمک به تولید است. 1/1/1400 |