مرزبانی از نوع (خاطرات جنگ تحمیلی)
تبیین رهنمودهای مقام معظم رهبری حمیدرضا ترقی
از کسانی که شب خاطره، ماجرای خاطرهنویسی، ماجرای خاطرهگویی و جریان احیای حوادث دوران دفاع مقدّس را زنده نگه داشتهاند؛ واقعاً متشکّرم؛ کارشان بسیار کار بزرگی است. این نوعی مرزبانی است با یک اهمّیّت بالا. ۱۳۹۷/۰۷/۰۴
رهبر معظم انقلاب اسلامی در هفته دفاع مقدس و دیدار با فرماندهان سپاه و ارتش و خاطره نویسان و خاطره گویان دفاع مقدس پس از شنیدن خاطراتی از رزمندگان رهنمودهای مهمی دراین زمینه ارائه فرمودند که دقت و توجه به ابعاد آن برای نسل آینده درس آموز است .
ثبت وبیان خاطرات نوعی مرزبانی است
حفاظت از حدود و ثغور مرزهای جغرافیائی و اندیشه ای و تاریخی که هویت یک جامعه و ملت و کشور را نشان میدهد
بواقع نوعی مرزبانی است ، زیرا همانطور که مرزهای جغرافیائی نیازمند حفاظت است ؛مرزهای اندیشه ای هم توسط عالمان به اندیشه نیازمند به مرزبانی و پاسداری است و از آنجا که تاریخ هرملتی هویت و جوهره ی آن ملت را درحوادث و بحرانها نشان میدهد بنابر این حفاظت از تاریخ پر نشیب و فراز هر ملتی هم به مرزبانی و نگهبانی و پاسداری محتاج است تا از دخل وتصرف و تحریف دشمنان مصون بماند .لذا ملتهای دارای تاریخ ارزشمند و هویت ساز و تمدن ساز از تاریخ فرایند رشد و تحول و دگرگونیشان با کتاب وفیلم و عکس و تاریخنگار وخاطره گوهای موثق پاسداری میکنند.
ایجاد موزه های مردم شناسی ؛ موزه جنگ ؛ موزه انقلاب ؛ و ثبت روزنگار تاریخ و.... نمونه هائی از این نوع مرزبانی است .
خاطرات سرمایه ملت اند
دارند احیا میکنند این گنجینههای پُرارزش را، گنجینههای بیبدیل را. اینها سرمایهی ملّتند؛ هم آدمهایشان سرمایهی ملّت بودند، همینهایی که ماندهاند -از جانباز و آزاده و رزمندهی سابق و مانند اینها- هم خاطراتشان سرمایههای مردم هستند.4/7/97
تعبیر خاطرات رزمندگان درجبهه های جنگ به گنجینه های پر ارزش و بی بدیل یعنوان سرمایه های یک ملت از جانب رهبر معظم انقلاب ، تعبیر بسیار مهم و حسابشده وعمیقی است ، زیرا خاطرات رزمندگان سرشار از معجزات الهی و نصرت خداوندو یاری و مدد اهل بیت عصمت و طهارت است .
آیندگان با مطالعه این خاطرات واقعی پی به رشادتها و مقاومتها و ایستادگی و مقاومت ملت در برابر فشارهای دشمن برده و بر عزم و اراده ملت تبریک خواهند گفت .
ابعاد خاطرات جنگ
خب، دفاع مقدّس جنبههای مختلفی دارد. یک جنبهی دفاع مقدّس این است که ترسیمکنندهی وضع معادلات قدرت در دنیای حاکمیّت سلطه است -دنیای سلطهگر و سلطهپذیر- دفاع مقدّس این است. شما و دیگر رزمندگان در طول این هشت سال توانستید یک تصویری از دنیای زمان خودتان، دنیای دیوانه، دنیای وحشی، دنیای ظالم، دنیای بیخبر از معنویّات، بیخبر از انصاف به وجود بیاورید و ثبت کنید. چطور چنین تصویری را شما به وجود آوردید با عمل خودتان؟4/7/97
1-شرايط جهاني، منطقه اي و شرايطي که در محيط ملي عراق و ايران در مقطع آغاز جنگ تحمیلی حاکی از آنستکه؛. انقلاب اسلامي يک پديده غير قابل انتظار و کاملاً بي بديل و يک حادثه بسيار بزرگ در دوران جنگ سرد بود. انقلاب اسلامي خارج از معادلات قدرت ،همه مناسبات را به هم ريخت و با رهبري حضرت امام(ره) و روحانيت شيعه يک نظام سياسي خارج از همه محاسبات از درون فروریخت و يک نظام جديد مبتني بر تفکر اسلامي و انقلابي جايگزين آن شد. با وقوع انقلاب اسلامي همه اهداف و منافع ابرقدرت ها به خطر افتاده بود و چون معمولاً هر تغيير سياسي در دنيا با هماهنگي يکي از دو ابرقدرت شرق و غرب در آن زمان اتفاق مي افتاد. بنابراين بايد به طور طبيعي با اين پديده مقابله مي شد، چون نظام اسلامی مستقل و به هیچ قدرت خارجی وابسته نبود. به خاطر همين از روش هاي مختلف براي مقابله با آن بهره گرفته شد.
در آن مقطع تفکر انقلابي که در ايران راه افتاده بود يک احساس خطري در تمام کشورهاي منطقه به وجود آورد. وزير امور خارجه عربستان در مورد پيروزي انقلاب اسلامي مي گويد، وقتي ارتش شاهنشاهي که ارتش اول منطقه است و ساواکي که سيستم امنيتي نظام شاهنشاهي است نمي تواند از وقوع اين انقلاب جلوگيري کند تکليف ما روشن است! بقيه قدرت هاي کوچک مانند کويت، اردن، امارات و کشورهاي کوچک عربي خليج اطراف ما که خيلي شکننده بودند با پيام هايي که از تحرکات داخل ايران منتقل مي شد. بنابراين يک احساس فراگير به وجود آمد اين احساس فراگير منجر به بسيج همه جانبه عليه انقلاب اسلامي قرار گرفت.
کشورهاي منطقه و شخص صدام انگيزه بيشتري براي واکنش و تهاجم به انقلاب اسلامي نسبت به بقيه داشتند. ويژگي هاي شخصي صدام، فضاي توسعه طلبي در حزب بعث، مسائل و مشکلات ژئوپليتيک بين ايران و عراق از گذشته وجود داشت. در مجموع جامعه جهاني و قدرت هاي بزرگ به اين نتيجه رسيدند صدام به نمايندگي از قدرت هاي منطقه اي و جهاني اين ماموريت را به عهده بگيرد. به واقع جنگ عليه ايران يک جنگ نيابتي بود، به نيابت از کشورهايي که از انقلاب اسلامي احساس خطر مي کردند و ابرقدرت هايي که منافعشان با وقوع انقلاب اسلامي به خطر افتاده بود و صدام اين نمايندگي را به عهده گرفت.
براي ايالات متحده آمريکا همين احساس خطر نسبت به انقلاب اسلامي مطرح بود، چون همه اهداف و منافعش به خطر افتاده بود. در زمان شاه تمام ساختارهاي درون کشور در اختيار آمريکايي ها و اتحاد جماهير شوروي بود. چون جمعيت قابل توجهي مسلمان در بلوک شرق وجود داشت و اين بالندگي انقلاب اسلامي بر مسلمان هايي که در بلوک شرق قرار داشتند تأثير فراواني گذاشته بود.
2-عدم توازن بین دوطرف جنگ
یک طرف ما بودیم، یک طرف هم مدرنترین وسایل جنگیِ آن روز را در اختیار داشت با کمّیّت بالا. لشکر ۹۲ اهواز، کمتر از بیست تانک داشت! یعنی در واقع یکهفتم یا یکهشتم استعداد سازمانی تانک، آن طرف مقابل وقتی تانکش در جادّه میخورد، بولدوزر را میفرستاد و تانک را میانداخت آن طرف جادّه که راه را باز کند؛ اصلاً برایش اهمّیّتی نداشت. هرچه دلش میخواست میتوانست [داشته باشد]؛ از امکانات زمینی، امکانات هوایی، امکانات دریایی، انواع و اقسام مهمّات؛ حتّی اجازه داشت سلاح شیمیایی مصرف کند. ببینید الان برای تهمت سلاح شیمیایی، اروپاییها و آمریکاییها چه جاروجنجالی در دنیا راه میاندازند، آن روز رژیم صدّام اجازه داشت سلاح شیمیایی مصرف کند؛
3-نقش اروپا وغرب و شرق درحمایت از صدام
همین کشور فرانسه و همین کشور آلمان و بقیّهی کشورها -حالا دیگران به جای خود- بودند که کمک میکردند، شورویِ آن روز هم از یک طرف. علاوهی بر اینها، ما در محاصرهی اقتصادی که بودیم هیچ، در محاصرهی سیاسی که بودیم هیچ، در محاصرهی سخت تبلیغاتی هم بودیم؛ یعنی صدای ما واقعاً به هیچ جا نمیرسید، رسانههای دنیا در مشت صهیونیستها و در اختیار آنها بود، آنهایی که دشمن بودند؛ نه اینکه طرفدار صدّام باشند، دشمن نظام اسلامی بودند و هرچه میتوانستند علیه ما میگفتند و صدای ما به جایی نمیرسید؛ یک چنین وضعی را ما داشتیم.
راهکار مرزبانی درست از تاریخ جنگ
الف)-رسوا کردن نظام سلطه: خُب سؤال من این است چرا مردم آلمان و فرانسه ندانند که دولتهایشان در دوران آن هشت سال چه کردند با ملّتی به نام ملّت ایران؟ چرا ندانند؟ الان نمیدانند، و این کوتاهی ما است. الان دنیا این تصویر روشنِ شفّافِ رسواکنندهیِ نظام سلطه را که ما به وجود آوردهایم، در مقابل خودش نمیبیند؛ چرا؟ این کوتاهی ما است و ما باید تلاش کنیم در این زمینه.
ب)-انتقال حماسه دفاع مقدس بازبان هنر
ما در ادبیاتمان، در سینمایمان، در تئاترمان، در تلویزیونمان، در روزنامهنگاریمان، در فضای مجازیمان بسیاری از کارها را باید انجام بدهیم دربارهی دفاع مقدّس که انجام ندادهایم؛ هر جا هم که انجام دادیم و متعهّدانه انجام دادیم، ولو در حجم کم و نسبت به مجموع کاری که باید انجام بدهیم، اندک [بوده] امّا تأثیرگذار بوده. همین فیلم اخیر آقای حاتمیکیا در سوریه، در هر جایی که پخش شد، مورد استقبال قرار گرفت؛ چرا در اروپا پخش نشود؟ چرا در کشورهای آسیا پخش نشود؟ چرا مردم اندونزی و مالزی و پاکستان و هندوستان ندانند که چه اتّفاقی در این منطقه افتاده و ما با چه کسی طرف بودیم؟ این تازه مال این قضایای اخیر است؛ اهمّیّت و عمق و گسترش قضایای دوران دفاع مقدّس بمراتب بیشتر از اینها است.
ج)- قهرمان های جنگمان را معرفی کنیم
خود ما باید دست به کار بشویم، برای قهرمانهایمان باید فیلم بسازیم. ما قهرمانهایی داریم: همّت قهرمان است، باکری قهرمان است، خرّازی قهرمان است؛ رؤسا و فرماندهان قهرمانند؛ بعضی از این زندهها قهرمانند. اینجور نیست که اخلاص و مجاهدت اینهایی که زنده ماندهاند، کمتر باشد از آن کسانی که رفتهاند؛ نه، خدای متعال اینها را ذخیره کرده، نگه داشته. خدا کار دارد با اینها؛ بسیاریشان اینجوری هستند. این چهرهها باید معرّفی بشوند، باید دنیا این چهرهها را بشناسد، عظمت اینها را بفهمد، بداند.
د)- نهضت ترجمه خاطرات جنگ راه بیافتد
یک نهضتِ ترجمهی آثارِ مکتوبِ خوب باید راه بیفتد؛ نهضت ترجمهی آثار خوب. خوشبختانه آثار خوبِ مکتوب کم نداریم.. آثار بسیار خوبی تولید شده و انصافاً جا دارد که ترجمه بشود؛ اینهایی که تا حالا به وجود آمده. یک نهضتِ ترجمه راه بیندازیم؛ نه ترجمهی از بیرون؛ ترجمهی به بیرون، برای ارائهی آنچه هست. بگذارید بدانند در آبادان چه گذشت، در خرّمشهر چه گذشت، در جنگها چه گذشت، در روستاهای ما چه گذشت. بر این شرح حالی که برای این خانم کرمانشاهی -فرنگیس- نوشتهاند، من یک حاشیهای آنجا نوشتم؛ در آن حاشیه نوشتم ما واقعاً نمیدانستیم در روستاهای منطقهی جنگی چه حوادثی اتّفاق افتاده.
بگذارید مردم دنیا اینها را بدانند. ترجمهی به عربی، ترجمهی به انگلیسی، ترجمهی به فرانسه، ترجمهی به اردو، ترجمهی به زبانهای زندهی دنیا. بگذارید صدها میلیون انسان بفهمند، بدانند که در این منطقه چه گذشته، ما چه میگوییم، ملّت ایران کیست؛ اینها معرّف ملّت ایران است. نهضت ترجمهی کتاب، نهضت صدور فیلمهای خوب؛ ارشاد مسئولیّت دارد، سازمان فرهنگ و ارتباطات مسئولیّت دارد، صداوسیما مسئولیّت دارد، وزارت خارجه مسئولیّت دارد، و دستگاههای گوناگون.
ه)-خاطرات جنگ را خودرزمندگان بگویند نه دشمن
اگر چنانچه شما امروز به جمعآوری و افزودن بر سرمایهی خاطرات جنگ رو نیاورید، دشمن میدان را از شما خواهد گرفت؛ این یک خطر است؛ من دارم به شما میگویم. جنگ را شما روایت کنید که خودتان در جنگ بودهاید؛ اگر شما جنگ را روایت نکردید، دشمن شما جنگ را روایت خواهد کرد آنطور که دلش میخواهد. از یک ضعفهایی هم استفاده میکنند -البتّه هر حرکت نظامی و غیرنظامی ممکن است ضعفهایی داشته باشد که حتماً دارد؛ از اینها استفاده میکنند- و طبق میل خودشان میسازند. ما باید در این زمینه خیلی احساس وظیفه کنیم، خیلی کار کنیم.
پیام خاطرات جنگ ودفاع مقدس
1- شکست ناپذیری ملت باایمان
در روایت دفاع مقدّس باید روح و عظمت پیام این دفاع خودش را نشان بدهد. این دفاع مقدّس در مجموع، یک روح واحد و یک زبان واحد و یک پیام واحدی دارد؛ این باید منعکس بشود؛ آن پیام و روح، روح ایمان است، روح ایثار است، روح دلدادگی است، روح مجاهدت است، پیام شکستناپذیریِ ملّتی است که نوجوانهایش هم مثل جوانها و مثل مردهای میانسال و مثل پیرمردها با شوق و ذوق میروند داخل میدان و میجنگند؛ این خیلی مهم است
2- بهجت وعظمت ونشاط جهاددرراه خدا
جنگ تلخ است؛ بله، لکن از همین حادثهی تلخ، پیام بهجت و عظمت و نشاط را قرآن بیرون میکشد. شما ببینید، کشته شدن، از دنیا رفتن از نظر همهی مردم دنیا، یعنی اغلب مردم دنیا، یک فقدان است، یک از دست دادن است امّا قرآن چه میگوید؟ قرآن میگوید: وَیَستَبشِرونَ بِالَّذینَ لَم یَلحَقوا بِهِم مِن خَلفِهِم اَلّا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنون؛(۷) از کشته شدن، از مردن، از عبور از این دنیا، از محروم شدن از زندگی، یک پیام نشاط بیرون میکشد، پیام بهجت بیرون میکشد، پیام بشارت بیرون میکشد؛ وَیَستَبشِرونَ بِالَّذینَ لَم یَلحَقوا بِهِم مِن خَلفِهِم اَلّا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنون.
3- پیام شهیدان محوکننده خوف وجرئت اقدام است
عزیزان من، برادران خوب، خواهران خوب! بدانید، امروز هم پیام شهیدان اگر به گوش ما برسد، از ما خوف را و حزن را برطرف خواهد کرد. آنهایی که دچار خوفند، آنهایی که دچار حزنند، این پیام را نمیگیرند، نمیشنوند، وَالّا اگر صدای شهیدان را بشنویم، خوف و حزن ما هم محو خواهد شد به برکت صدای شهیدان؛ این حزن و خوفِ ما را از بین خواهد برد و بهجت و شجاعت و اِقدام را برای ما به ارمغان خواهد آورد.4/7/97 مقام معظم رهبری |