وظيفهگرايي و پاسخگويي به خواست دشمن تبديل نشود
حميدرضا ترقي
دعوت مكرر مقام معظم رهبري از مسئولان و مردم و امت اسلامي به وحدت و همدلي و توصيه مداوم ايشان به صاحبان قلم و زبان و فعالان مطبوعاتي و پايگاههاي اينترنتي و جناحهاي سياسي و مسئولان اجرايي و غيراجرايي براي اتحاد به اين دليل است كه وحدت در اقتدر و پيشرفت كشور و حفظ جايگاه جمهوري اسلامي در جهان داراي تأثيراتي عظيم و حياتي است.
موضوع سؤال مجلس از رئيس جمهور
رهبر معظم انقلاب اسلامي در برخورد با سؤال مجلس از رئيس جمهور فرآيند قابل تأملي را طي كردند: در جايي فرمودند: اختلاف نظر نبايد به اختلاف در عمل و اختلاف در برخوردهاي گوناگون به اختلاف علني و به گريبانگيري و مچگيري در مقابل چشم مردم منتهي شود، چون اختلاف آنقدر اهميت ندارد.10/8/91
در سخناني ديگر فرمودند، وظيفه قوه مجريه، مقننه و قضائيه اين است كه مراقب باشند بدخواهان نتوانندآرامش و ثبات كشور را بر هم بزنند.
و فرمودند، گاهي يك حرف، يك عمل نسنجيده و عمل نابجا موجب تلاطم در محيط سياسي ميشود، همه مسئولين بايد آرامش سياسي كشور را حفظ كنند تا فضاي سياسي كشور جنجالي نشود. 24/7/91
معظم له در جاي ديگر در ديدار با دانشجويان فرمودند: هم اختلاف بين مسئولين مضر است و هم بدتر از آن كشاندن اختلاف ميان مردم مضر است. اين را من به مسئولين، به رؤساي محترم هشدار ميدهم، مراقب باشند... اختلاف را به ميان مردم نكشانند، چيزهاي جزئي را مايه جنجال و هياهو و استفاده تبليغاتي دشمن و خوراك تبليغاتي راديوهاي بيگانه و تلويزيونهاي بيگانه نكنند.
احساسات مردم را نبايد در جهت ايجاد اختلاف تحريك كرد، از امروز تا روز انتخابات هر كسي احساسات مردم را در جهت ايجاد اختلاف به كار گيرد، قطعاً به كشور خيانت كرده.13/8/91
با توجه به اين زمينهها به نظر ميرسد كه خواست و خط رهبري در مسائل اختلافي كاملاً روشن است و بايد همه از اقداماتي كه شائبه اختلاف و كشاندن آن به داخل جامعه را داشته باشد، پرهيز نمايند.
اماطرح سؤال از رئيس جمهور اگر چه في نفسه و در غير شرايط كنوني از سوي نمايندگان مجلس، عمل به وظيفه است و آمادگي قوه مجريه براي پاسخگويي ضمن اعتماد به نفس، اعتقاد قوه مجريه به صحت و صداقت اقدامات خود را نشان ميدهد. ولي انجام آن به چند دليل كه معظم له اشاره كردند اقدامي در جهت خواست دشمن است:1/9/91
1- نياز كامل كشور به آرامش
2- عدهاي از دو طرف سؤال كننده و سؤال شونده تحت تأثير احساسات قرار ميگيرند.
3- فضاي سياسي كشور توسط روزنامهها و پايگاههاي اينترنتي شلوغ ميشود.
فهم دير هنگام نظر رهبري
دلايل مطروحه از سوي رهبر معظم انقلاب، نشان ميدهد كه معظم له از مهر ماه اين دلايل را خطاب به مسئولان و نخبگان كشور بيان داشتهاند ولي توسط آنها درك نشده و يا دير فهميده شده!
اين فهم ديرهنگام كه تقريباً تا درخواست توقف سؤال توسط ايشان دو هفته طول كشيده و فضاي كشور بسوي خواست دشمن در حال شكلگيري بوده يك ضعف محرز در رفتار مجلس محسوب ميگردد. اين در حالي است كه نمايندگان متعدد و نخبگان سياسي متعددي با استناد به همان سخنان و رهنمودهاي مقام معظم رهبري اقدام مجلس در ادامة طرح سؤال را مضر به آرامش كشور و بازي با احساسات جامعه تلقي ميكردند. ولي طرفداران سؤال با پافشاري بر فهم خود حاضر به درك به موقع و صحيح نظر رهبري نبودند.
درس توقّف سؤال
درخواست توقف سؤال مجلس از رئيس جمهور در شرايط كنوني و به دلايل مطروحه نه حكم حكومتي بود و نه دستور بلكه رهبر معظم انقلاب تقاضا كردند و دلايل خود را هم ذكر كردند، بنابر اين پس گرفتن امضاها و عمل به نظرات رهبر معظم انقلاب نيازي به حكم حكومتي نداشت. فقط نياز به «زودفهمي»و موقعشناسي در انجام وظيفه و تكليف شناسي داشت. بنابر اين چند درس مهم را بايد از اين واقعه گرفت.
1- حمايت رهبري از مسئولان به عنوان يك سياست مستمر وجود دارد و فراز و نشيبها و ضعف و قصورها مانع تداوم اين سياست توسط رهبر معظم انقلاب نميشود.
2- مسئوليني كه با دير فهميدن نظرات رهبري موجبات سوء استفاده دشمن را از مسائل و اختلافات فراهم كنند، بايد پاسخگو باشند.
3- تطبيق مصاديق اقدامات مغاير با نظرات رهبري نيازمند به هوشمندي و بصيرت بيشتر خواص است و الا كار دشواري نيست.
4- گرهي كه با دست باز ميشود نبايد با دندان باز كرد! يعني وقتي با درخواست غيرحكومتي رهبري ميشود از اقدامي خلاف مصالح كشور جلوگيري كرد، چرا بايد سعي در هزينه كردن از رهبري داشته باشيم.
5- اقدام نمايندگان در سؤال از رئيس جمهور اگرچه در جاي خودش عمل به وظيفه و از احساس مسئوليت منبعث ميگردد ولي در غير موقع آن عملي در خط و پازل دشمن است.
6- كساني كه اظهار كردند ما از سوي مقام معظم رهبري منعي يا نظر مخالفي براي اعلام وصول نكردن سؤال نشنيدهايم بايد در دريافت خود از شناخت خط رهبري تجديد نظر كنند زيرا رهبري همان دلايلي را ذكر كردند كه قبلاً آن را بيان و توصيه مكرر نموده بودند.
7- اينها نشان ميدهد كه در ادعاي ولايتپذيري و التزام عملي به ولايت خيلي بايد بيشتر دقت كرد تا خداي ناكرده از خط اصيل ولايت منحرف نشويم.