ابعاد ناشناخته انقلاب اسلامی در خراسان از زبان «حمیدرضا ترقی»؛
جنایات پهلوی زیر پوست دین/ از شکنجه ساواک تا همراهی با آیت الله خامنه ای
دانا
حمیدرضا ترقی یکی از انقلابیون مطرح مشهد و نیشابور در گفت وگو با صبح توس از ابعاد ناشناخته انقلاب اسلامی در خراسان می گویید.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از صبح توس ، حمیدرضا ترقی، عضو مرکزی حرب موتلفه اسلامی و یکی از انقلابیون مطرح مشهد و نیشابور در گفت و گویی تفصیلی از ابعاد ناشناخته انقلاب اسلامی در خراسان می گوید.
ترقی در پاسخ به خبرنگار « صبح توس » پیرامون خاطرات خود از مبارزات انقلابی و جنایات رژیم پهلوی اظهار کرد: مبارزات پیش از انقلاب در استان خراسان منحصر به دو یا سه جریان بود، یکی جریان مذهبی که تبلور آن در مقام معظم رهبری، شهید هاشمی نژاد و مرحوم طبسی بود، دیگری جریان روشنفکری که مرحوم دکتر شریعتی و پدر وی دنبال می کردند و طیف دیگر موتلفه اسلامی در مشهد بود که تحت این عنوان جمعی با یکدیگر فعال شدند که مذهبی های سنتی بودند .
وی افزود: علاوه بر این ها مجاهدین خلق و ملی مذهبی ها نیز فعالیت داشتند که طیف منافقین از منافقین حاضر در منطقه گلبهار و چناران شکل گرفته بودند؛
رهبری و شهید هاشمی نژاد نقش پررنگی ایفا و در شهرستان ها و مشهد نیز دیدار هایی با گروه های مبارز و مردمی برپا می کردند؛ مرکزیت دیدارهای ایشان مسجد کرامت و مسجد امام حسن(ع) بود .
عضو مرکزی حرب موتلفه اسلامی گفت: بنده دوران تحصیل تا مقطع سیکل را در نیشابور گذراندم و از سال ۴۷ تا سال ۵۲ برای تحصیل به مشهد آمدم، در آن زمان هنرستانی که در میدان شریعتی واقع است به هنرستان «رضاشاه» معروف بود ولی در حال حاضر به هنرستان شهید بهشتی تغییر نام پیداکرده است .
ترقی ادامه داد: با ورود به مشهد، در کلاس های تفسیر مقام معظم رهبری در مسجد امام حسن(ع) و مسجد کرامت کسب فیض می کردم و در برخی مواقع به منزل رهبری و شهید هاشمی نژاد می رفتم تا در جلسات شرکت نمایم؛ رهبری طبق برنامه ای روزهای سه شنبه به نیشابور می آمدند و در جلسات خانگی شرکت می کردند، که جزو جلسات سیاسی برپاشده نیشابور بود .
وی خاطرنشان کرد: تا پیش از سال ۴۷ بیشتر جلسات جوانان برای قرآن برپا می شد و در سال ۵۱ جلسات انتقاد دینی را در حوزه علمیه برگزار کردیم؛ پس ازاین دوران نمایشنامه های سیاسی را آغاز نمودیم و اولین کار نمایشنامه ای بود که بنده در نقش سید قطب بازی کردم .
باب آشنایی با حسن روحانی و معرفی به رهبری
دبیر حزب موتلفه اسلامی در خراسان رضوی عنوان کرد : حسن روحانی در آن زمان به نیشابور آمد تا خدمت سربازی خود را بگذراند، وی روزها لباس ارتشی بر تنش بود و شب ها عمامه خود را به سر می کرد و ما او را با خود به مسجد می بردیم وسخنرانی میکرد و هفته ای یک جلسه مسائل اعتقادی و سیاسی را باجوانان داشت .
ترقی ادامه داد: پس ازاین جلسات به خدمت رهبری رسیدیم و روحانی را به ایشان معرفی کردیم، علاوه بر آن چند جلسه دعای ندبه با حضور نیروهای انقلابی در نیشابور برپا می شد و بنده شرح نهج البلاغه می گفتم؛ در این اوضاع سفر آیت الله نوری همدانی به نیشابور صورت پذیرفت و بحث اثبات اعلمیت مرجعیت حضرت امام مطرح شد، بنده نیز در آن زمان در کنار ایشان بودم تا اعلمیت امام را برای روحانیون روشن سازند .
دانشمند معظم
وی با اعلام اینکه تلاش بسیار خوبی در این زمینه صورت گرفت،عنوان کرد: ایشان بعد به بنده نامه نوشتند وضمن تشکر ازآن تلاشها من را «دانشمند معظم» خطاب کردند، برنامه ریزی جلسات سخنرانی آیت الله نوری همدانی با بنده و جلسات سخنرانی مقام معظم رهبری را پدرم برنامه ریزی می کردند؛
در سال ۵۲ در حوزه علمیه فضل بن شاذان تدریس دو درس تاریخ اسلام و معارف اسلامی را به عهده گرفتم .
دبیر حزب موتلفه اسلامی در خراسان رضوی با اشاره به اینکه در سال ۵۲ در دانشگاه علم و صنعت تهران نیزپذیرفته شدم تا ادامه تحصیل دهم ولی روز اول دانشجویان با پلیس درگیر شده و دانشگاه تعطیل شد، گفت: بنده مجبور شدم به نیشابور بازگردم، در آن زمان دفترچه خدمت سربازی را گرفتم ولی یک هفته پیش از آن، دولت حزب رستاخیز را اعلام کرد و شاه گفت همه باید عضو شوند و افرادی که عضو نشوند جزو مخالفین هستند، در آن شرایط اعلامیه ای علیه حزب رستاخیز نوشتیم که این حزب، حزب معاویه و یزید است و هرکس که به دنبال حزب اسلام است باید به حزب امام خمینی(ره) بپیوندد .
از اعلامیه مخالفت با حزب رستاخیز تا دستگیری پدر و پسر
ترقی ادامه داد: این اعلامیه را به درب مسجد چسباندم، پس از اطلاع ساواک از این اقدام و منتشر شدن اعلامیه امام خمینی(ره) علیه حزب رستاخیز، بر شدت ماجرا افزوده شد و چند نفر از دوستان بنده را در نیشابور دستگیر کردند ؛ بنده در آن زمان برای اعزام به خدمت سربازی به مشهد آمده بودم، پدرم با بنده تماس گرفت و از دستگیری دوستانم خبر داد و ازآنجاکه نمی دانست تلفن ها شنود می شود، اطلاعاتی در مورد اعلامیه و ماشین چاپ مطرح کرد که منجر به بازداشت شدن وی نیز شد .
دو سال محکومیت در زندان و هم نشینی با آیت الله طبسی و شهید هاشمی نژاد
وی اضافه کرد: بنده نیز بازداشت شدم و دو ماه را در سلول انفرادی گذراندم، درنهایت محکوم به زندان شدم و به زندان وکیل آباد رفتم؛ همه زندانی های سیاسی ابدرا برای جلوگیری از کادر سازی به مشهد تبعید می کردند، سران حزب توده، عسکر اولادی، حاجی حیدری از موتلفه، برخی اعضای مجاهدین خلق و چریکهای فدای خلق در زندان وکیل آباد بازداشت بودند .
دبیر حزب موتلفه اسلامی در خراسان رضوی عنوان کرد : بنده وارد فضای جدیدی در زندان شدم و تنها گروهی که به خط فکری ما نزدیک بود موتلفه بود، در زندان با جریانات و مبارزات گروههاآشنا شدم و با مواضع و عملکردهای مجاهدین خلق اصطکاک پیدا کردم ولی با عسکر اولادی کار سنگین فکری انجام می دادیم و در روز حداقل ۱۳ ساعت کار فکری و مطالعاتی و تفسیر قرآن و نهج الابلاغه انجام می دادیم .
ترقی با بیان اینکه یک سال در زندان وکیل آباد مشهد بازداشت بودم که دوره دانشگاهی بسیار فشرده ای بود، عنوان کرد: در سال 54 آیت الله طبسی و شهید هاشمی نژاد به زندان آمدند، اگرچه آیت الله طبسی به علت کسالت هایی که داشت در دوران زندان بیشتر بر روی تخت بود ولی شهید هاشمی نژاد فردی فعال بود .
وی اعلام کرد: کودتا و تغییر ایدئولوژی مجاهدین خلق باعث عصبانیت شهید هاشمی نژاد شد چراکه اعلام کرده بودند ما از اسلام به عنوان پوشش استفاده می کردیم و دیگر نیاز به این پوشش نیست، از همین رو دو جلسه با عسکر اولادی نزدشهید هاشمی نژاد و آیت الله طبسی رفتیم و گفتیم منافقین چه شرایطی دارند، از آن مقطع موضع شهید هاشمی نژاد؛ علیه آن ها شد .
دبیر حزب موتلفه اسلامی در خراسان رضوی تاکید کرد : پس از زندان عسکر اولادی و تعدادی از زندانیان ابد را به تهران منتقل کردند و بعد از دو سال آزاد شدند، ارتباط ها مجدد برقرار شد، اگرچه بعد از آزادی از زندان وکیل آباد دو بار دیگر بازداشت شدم، یک مرتبه به خانه ما در نیشابورساواک حمله ورشد .
وی اظهار کرد : رفتن بنده به اتاق شکنجه مانند این بود که هرروز به پارک بروم، مسئول شکنجه من را به تخت می بستند و در حد توان شلاق می زد و فلک می کرد به حدی که نمی توانستم راه بروم .
خاطرات مشترک بنده و رهبری از محفل عروسی ای که سخنران آن عضو گروهک فرقان بود
ترقی با اشاره به خاطراتی که با رهبر انقلاب داشت، بیان کرد: فرد طلبه ای مجلس عروسی در باغشن داشت و بنده و رهبری نیز دعوت بودیم، در آن مراسم شیخ عاشوری را برای سخنرانی دعوت کرده بودند و حرف هایش همان حرف های مجاهدین خلق در زندان بود، عصبانی شدم و از مراسم بیرون آمدم، رهبری متوجه ناراحتی بنده شدند و گفتند چرا بیرون آمدی؟ ایشان مرا دلداری دادند و گفتند در حال حاضر موضوع گیری نکن چراکه باید با قدری درایت نسبت به این تفکرات موضع گیری کرد؛ پس از پیروزی انقلاب اسلامی معلوم شد که عاشوری جزو گروه فرقان است و سپس اعدام شد .
جنایات پهلوی
وی در خصوص جنایات رژیم پهلوی گفت: رژیم گذشته چند اقدام انجام داد که ضربه مهمی به مردم زد، یکی مسئله انتخابات مجلس و انتخاب نمایندگان بود، این انتخابات فرمایشی و سوری برپا می شد و زمانی که می خواستند انتخابات انجام دهند شناسنامه های روستاییان را جمع می کردند و رای ها را به نفع یک نفر می نوشتند؛ سرنوشت مردم دست عده ای خاص بود و حق حاکمیت مردم را ضایع می کردند .
دبیر حزب موتلفه اسلامی در خراسان رضوی با اشاره به اینکه آن دوره، دوره سرکوب استعداد ها بود، افزود: مدرسه ای در خیابان کوهسنگی بود که نخبگان استان را جمع می کرد تا سمت اختراع نروند و فردی مولد نشوند، روزی به آن مدرسه رفتم تا یکی از دوستان خود را ببینم و فهمیدم یکی از دانش آموزان هلکوپتری ساخته که می توانسته تا یک متر پرواز کند ولی امروز جنازه اش را در کال زرکش پیدا کردند و درنهایت دریافتیم که ساواک آن را کشته است چراکه می خواست کشور وابسته بماند .
ترقی با بیان اینکه خفقان وعدم وجود آزادی ،بعد دیگر جنایات پهلوی بود، اظهار کرد: در آن زمان همه می گفتند «دیوار موش داره، موش هم گوش داره»، مخبر در همه جا بسیار بود و ساواک هم برخورد شدید می کرد؛ عدم آزادی، رشد استعداد ها و خفقان سه جنایت عظیم رژیم پهلوی بود .
پول آستان قدس را بالا می کشیدند ولی سهم غذای خود را پرداخت می کردند!
وی بیان کرد: در مشهد اگرچه سعی می شد ظاهر حفظ شود ولی در باطن در آستان قدس حق تولیت را کلی برمی داشتند و به شاه می دادند و سپس استاندار که در حرم غذا می خورد پول آنچه می خورد را می داد تا ظاهر را حفظ کند؛ رژیم پهلوی از ابتدای حکومت رضاشاه نشان داد که موضعش نسبت به مذهب مخالف است، هم در پوشش لباس روحانیت، در برپایی مراسمات مذهبی و به توپ بستن حرم رضوی این مسئله نمایان بود .
ترقی گفت: این خاندان ضدیت با دین را نشان می دهد و زمانی که حکومت غیرقانونی با پشتوانه انگلیس و آمریکا روی کار آید، چیزی جز این نباید باشد؛ مبارزه باحجاب بر اساس سیاست انگلیس بود که در ایران، ترکیه و افغانستان پیگیری می شد و هدفشان مقابله با مذهب و اسلام بود و با هر اقدامی که رنگ و مظهر اسلامی داشته باشد با شدت برخورد می کردند .
دبیر حزب موتلفه اسلامی در خراسان رضوی ادامه داد : ضدیت با اسلام عامل اصلی جنایات پهلوی بود و علت سرکوب ها این بود که می خواستند کشور را سمت غرب ببرند چراکه سرسپرده غرب بودند و معتقد بودند تا اسلام را ریشه کن نکنند نمی توانند ایران را به کشوری مصرف کننده تبدیل سازند .
وی در پایان گفت: پیش از رضاشاه امثال سید ضیاء و احمدشاه نیز به دنبال حاکمیت فرهنگ غرب بودند، تلاش رضاشاه نتیجه عکس می داد و امام توانست از این شرایط به خوبی استفاده کند و با توجه به حساسیت مردم به دین ثمرات درخشانی را کسب نماید
. |