انتظار از نخبه گان کشور
شرحی برحدیث ولایت حمیدرضا ترقی
امّا انتظار از نخبه؛ ما از شما انتظاراتی هم داریم. اوّلین انتظار این است که ظرفیّت برتری را که خدای متعال به شما داده ــ که این ظرفیّت، ظرفیّتِ شخصیِ شما است ــ تبدیل کنید به ظرفیّت ملّی. (مقام معظم رهبری امام خامنه ای 27/7/1401)
رهبر معظم انقلاب اسلامی درددیدار با جمعی از نخبه گان کشور پس از تبین ارزش نخبه گان برای پیشرفت هر کشور و تعریف دقیق از نخبه و ویژگیهای آن تفاوت افراد با استعدا د و نخبه را نیز مشخص و از نخبه گانی که درخدمت آرمانهای انقلاب هستند بعنوان "نخبگان دانشگاهیِ که ما مایهی آبروی ایران شدند"نام بردند و از نخبه گانی که بااستفاده از امکانات کشور به نخبه گی رسیده و هنگام ثمر دهی مهاجرت میکنند و ثمره ی خود را در خدمت کشورهای متخاصم و دشمن قرار میدهند بعنوان " نخبه گان ناسپاس " یاد کردند.
اینک در این قسمت از شرح بیانات ایشان به مطالبات معظم له از نخبه گان کشور میپردازیم :
1- تبدیل ظرفیت شخصی به ملی
بایستی نخبه این تواناییِ شخصی را تبدیل کند به توانایی ملّی؛ یعنی چه؟ یعنی این توانایی را در خدمت حلّ مسائل کشور قرار بدهد. ما خیلی مسائل داریم؛ حالا شما اینجا چند موردش را گفتید، معدن را گفتید، حمل و نقل را گفتید، شاید تعبیر «نخبه» برایشان درست نباشد ــ در اینجا رشد میکنند، وقتی نوبت ثمردهی میرسد، میروند میوهشان را به دیگری میدهند؛ گاهی هم آن دیگری دشمن است، به دشمن میدهند؛ گاهی میروند میشوند پیچ و مهرهی استکبار جهانی برای تصرّف ملّتها و دشمنی با ملّتها، میشوند ابزار او، میشوند پیچ و مهرهی او؛ اینها ناشکری میکنند؛ اینهایی که این جور پشت کنند به مردم خودشان، خیر نمیبینند. نخبه باید کنار مردم خودش بماند. نمیگویم مهاجرت نکند، درس نخواند، به فلان دانشگاه برتر یا فلان مرکز نرود؛ نه، برود امّا برای مردمش برود، برود برای اینکه برگردد اینجا برای کشورش کار کند، نرود برای اینکه برای او ابزار و مهره بشود. نخبگان ما باید در محضر وجدان خودشان و در محضر خدا این مسئله را حل کنند. ( 27/7/1401 )
وقتی کشور و ملتی برای استعدادهای انسانی کشورش هزینه میکند واستعداد او را شکوفا کرده وبه نخبه گی ارتقاء میدهد اولین انتظارش اینست که از این استعداد ونخبه گی برای حل مسائل کشور و جامعه خودش استفاده کند ولی چه عواملی موجب میل به مهاجرت این استعدادها و نخبه گان میشود قابل تامل است :
چرائی میل به مهاجرت
طبق بررسی و پژوهش رصد خانه مهاجرت ایران دلایل مهاجرت استعدادها بقرار زیر است :
1- بالای 40% عوامل بیرونی ، تورم، تحریم ها وتحولات اقتصاد لیبرالی گذشته موثر بوده است
2- ناامیدی نسبت به آینده
3- امید به زندگی بهتر و درآمد بیشتر درخارج
4- عدم شایسته سالاری واستفاده نکردن داخل از استعداد آنها
5- علاقه به سبک زندگی درخارج ( آزادی – ولنگاری و...)
چرائی عدم تمایل به مهاجرت
1- علاقه به تلاش برای اصلاح و پیشرفت ایران
2- بودن در کنار خانواده و اقوام
3- احساس مفید بودن درداخل کشور
4- عرق به وطن وسرزمین مادری
5- انجام فرائض دینی و مذهبی بهتر در داخل کشور
6- عدم اطمینان از کار و زندگی با کرامت در خارج
توصیه و راهکار رهبری به مسئولین در این رابطه
• از دستگاهها توقّع داریم که از نخبگان حمایت کنند. این حمایت همیشه به معنای پول دادن نیست. گاهی پول دادن مضر است؛ حمایت [باید] عاقلانه، بخردانه و با توجّه به جوانب گوناگون باشد.
• این دو توقّع نخبه گان را برآورده کنید: یک توقّعشان اشتغالِ مناسب با دانششان است؛ یک توقّعشان امکان ادامهی تحقیقات است؛ ارتباط با مراکز علمی دنیا؛ این دو توقّعِ نخبههای ما است، توقّع زیادی نیست. بنده اطّلاع دارم که نخبهای میخواهد در هیئت علمی دانشگاه وارد بشود، [ولی] با انواع و اقسام ترفندها جلویش را میگیرند و نمیگذارند؛ چرا؟ چرا از این نخبه استفاده نمیکنید؟ بعضی از نخبههای ما ــ نخبههای برجسته ــ بیرون درس خواندهاند، آمدهاند اینجا به امیدی که بتوانند کار کنند، [امّا] بر اثر همین رفتارها برگشتهاند رفتهاند! دیدهاند اینجا نمیشود زندگی کرد. خب من چه توقّعی بکنم از این جوان؟ باید حمایت کرد. در این زمینه هر چه خرج کنیم، این هزینه نیست، سرمایهگذاری است. وزرای محترم حتماً در این زمینه کار کنند، تلاش کنند. نگذارید نخبه از دانشگاه مأیوس بشود؛ حالا حدّاقلّش این است که بتواند در دانشگاه وارد بشود، جایگاهی پیدا کند. بعضیها سنگ نخبه را به سینه میزنند، مرتّب میگویند نخبهها نخبهها، امّا در عمل نخبه را مأیوس میکنند، ناامید میکنند، مانعتراشی میکنند
• به نخبگان ما افق روشن نشان داده بشود. بعضیها نخبه را مأیوس میکنند، افق را تاریک نشان میدهند؛ این خلاف واقع است؛ افق روشن است، باید نشان داد، باید آنها را دلگرم کرد. هم استاد، هم مدیران آموزش عالی، هم فعّالانی که در رسانهها کار میکنند ــ چه رسانهی ملّی، چه مطبوعات ــ چه صاحبان صنایع و شرکتهای دانشبنیان، که حالا اینجا هم بعضی از دوستان گفتند، فضا را فضای شوقانگیزی برای نخبهها قرار بدهند. امروز ناامید کردن نخبهها و بیآینده نشان دادن نخبهها به نظر من بخشی از جنگ نرم دشمن است. سعی دشمن همین است که نخبگان کشور را بیآینده نشان بدهد. نقاط قوّت را در کنار نقاط ضعف باید دید. دشمن سعی میکند در مورد نقاط ضعفِ ما اغراقگویی کند، نقاط قوّت ما را بپوشاند؛ نباید بگذاریم، ما نباید به دشمن در این زمینه کمک کنیم 27/7/1401 )
2- نخبه گان ازتوانائی خود وظرفیتهای کشورغفلت نکنند
یک توقّع دیگری که از نخبگان هست، این است که غفلت نکنند. اینجا دو جور غفلت وجود دارد:
یکی غفلت از تواناییهای خود است. اگر شما از تواناییهای خودتان غفلت کنید، دیگر تلاش نخواهید کرد. بعضی از نخبگان ما به یک حدّی که میرسند متوقّف میشوند؛ این ناشکری است، این غفلت است. هر چه شما از این تواناییِ نخبگی استفاده کنید، این چشمه بیشتر در درون شما خواهد جوشید، نخبهتر خواهید شد؛ هر چه بیشتر کار کنید، بیشتر خواهد شد. خسته نشوید، متوقّف نشوید، اسیر سرگرمیهای زیانبار نشوید. سرگرمیهای زیانباری هم وجود دارد، این یک غفلت است ، حالا در فضای مجازی یا غیر مجازی؛ اسیر این سرگرمیها هم نشوید.
غفلتِ دیگر [غفلت از] ظرفیّتهای کشور است. شما هر کدام از آن رشتهی خودتان و کار خودتان اطّلاعاتتان خیلی خوب است، امّا از رشتههای دیگر خبر دارید؟ نخبههای کشور از ظرفیّتهای عظیم و وسیع کشور مطّلع هستند؟ من فکر نمیکنم؛ یعنی میدانم که نه، همه مطّلع نیستند؛ اکثر مطّلع نیستند.
یک روزی، یک آقایی گفته بود که ما از لحاظ سلاح در مقابل آمریکا صفر هستیم، میتواند مثلاً در یک ساعت فلان [ضربه را بزند ]؛ من اینجا گفتمکه یک تور گردشگری بگذارید، این آقایان بروند سلاحهای نظامی ما را ببینند، این صنایع تسلیحاتی ما را ببینند تا از این اشتباه بیرون بیایند؛ حالا این تور را برای همهی شماها باید گذاشت.
راهکار مقام معظم رهبری برای رفع این غفلت
به نظر من یکی از کارهای معاونت علمی همین است. بچّهها را آشنا کنید با آن چیزی که در کشور وجود دارد؛ آن ظرفیّتهایی که هست و کارهای فراوانی که دارد میشود. من میدانم که خیلیها مطّلع نیستند؛ حتّی بعضی از این ظرفیّتها را انکار میکنند، به ما میگویند که یک چیزِ زحمتدارِ مشکلی به نام صنعت هستهای وجود دارد در کشور که بگذارید جمعش کنند ببرند، نماند. بدروغ ادّعا میشود که دنیا از صنعت هستهای و از انرژی هستهای روگردان شده؛ دروغ محض! درحالیکه روزبهروز دارند پایگاههای هستهایشان را ــ نه پایگاههای نظامی، [بلکه] پایگاههای صنعتی ــ دارند اضافه میکنند، افزایش میدهند. ما هم احتیاج داریم. ما آن روزی که شروع کردیم ــ اگر شروع نمیکردیم، بایستی ده سال دیگر شروع میکردیم و سی سال دیگر نتیجه میگرفتیم؛ یعنی این چیزی نیست که یک کشور بتواند از آن صرف نظر کند.
یک غفلت دیگر هم غفلت از دشمن است. از دشمن هم نباید نخبههای ما غافل بشوند. دشمن گاهی به عنوان یک چهرهی علمی جلو میآید. بنده خبر دارم؛ اینکه میگویم، اطّلاع است، حدس و تحلیل نیست. خیلی از این مراکز علمی که دعوت میکنند استادها را، گاهی اوقات دانشجوها را، اعضائی که خودشان را در آن هیئت علمی نفوذ دادهاند، اعضای امنیّتی سیآیای و موساد و مانند اینها را به عنوان چهرهی علمی. مینشینند و ارتباطات برقرار میکنند. حالا این ارتباطات بعدش به کجا برسد، این را دیگر خدا میداند؛ حدّاقلّش این است که ذهن او را خراب کنند. اگر نتوانند جذبش کنند، اگر نتوانند فریبش بدهند، حدّاقلّش این است که ذهنش را خراب کنند. دشمن این جوری وارد میشود. خودشان را مؤدّب جا میزنند، باهوش جا میزنند، بعد معلوم میشود که اینها کلاه ما را برمیدارند. |