هشت سال تکرار یک تجربه
شرحی برحدیث ولایت حمیدرضا ترقی
یک تجربه را من بخصوص یادداشت کردهام، حرفی است که من مکرّر [در گفتگو] با شماها و با مردم تکرار کردهام، حالا هم همان حرف را تکرار میکنم؛ این تجربه عبارت است از بیاعتمادی به غرب؛ آیندگان باید از این تجربه استفاده کنند. در این دولت معلوم شد که اعتماد به غرب جواب نمیدهد؛ به ما کمک نمیکنند6/5/1400
دو دیدگاه برای حل مشکلات کشور
رهبر انقلاب در دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری،پس از شروع بکار دولت یازدهم دربارهی دو دیدگاه صاحبنظران برای حل مشکلات کشور سخن گفتند و مجدداً رویکرد برآمده از مبانی و اصول انقلاب را نیز مشخص میکنند:
«بعضی میخواهند مشکلات را با کمک دیگران، با تکیهی به دیگران، با رشوه دادن به دیگران، با تذلّل در مقابل دیگران حل کنند؛ بعضیها هم نه، میخواهند مشکلات را با نیروی خودشان، با توان داخلی خودشان حل کنند - اعتقادمان این است که باید به تقویت ساخت درونی نظام اهمیت بدهیم؛ این اساس کار است. از درون، خودمان را باید تقویت کنیم. تقویت درونی با اندیشهی کامل، با نگاه عاقلانه و خردمندانه چیزی است ممکن(6/6/92)
طرح این دودیدگاه از ابتدای شروع بکار دولت روحانی و تاکید مکرر رهبر معظم انقلاب حاکی از این واقعیت بود که رهبری از نقطه ضعف دولت روحانی از همان ابتدا آگاه و تلاش کردند این نقطه ضعف را گوشزد و برطرف و دولت را
از این ضعف پرهیز دهند .
چرا تکیه به دیگران برای حل مشکلات غلط است؟
1- بنابر عقیده عموم کارشناسان اقتصادی، مشکلات اقتصادی کشور هم ریشه در مسائل داخلی و اقتصادی دارد و هم راه حل اقتصادی دارد.
2- گره زدن رونق تولید و دیگر گشایشهای اقتصادی به تسهیل روابط خارجی سمّ مهلک است.
3- وقتی درآمد ملی متأثر از تولید ملی نباشد، و ما این موضوع را به متغیرهای خارجی وصل کنیم بهطور حتم آسیبپذیر خواهیم شد.
4- آمریکا از ابزار دلاربهعنوان یک اهرم فشار و تأثیرگذار در اقتصاد کشور استفاده میکند درحالی که ما میتوانیم در شرایط تحریم مبادلات خود را با طرفهای خارجی خود با واحد پولی دیگری انجام دهیم تا تحت تأثیر فشارهای تحریم در مبادلات بانکی و حتی نرخ دلار قرار نگیریم.
5- برجام اقتصاد عادی کشور را با بهوجود آمدن حالت انتظار معطل خود کرد.
6- اگر دولت برای ایجاد رشد اقتصادی سرشار، پیگیری متغیرهای بُرونزا را در دستور کار خود قرار داد دیگر اساساً نیازی به بسترسازی برای رونق تولید ملی نخواهد بود!
7- بیش از نیمی از اقتصاد کشور هیچ ربطی به مبادلات خارجی ندارد و مابقی هم بهخوبی با 15 کشور همسایهمان قابل انجام است.
8- 50 درصد تولید ناخالص ملی کشور نیازی به تجارت خارجی ندارد و منتظر ماندن در آن برای حصول نتایج در مذاکرات خارجی درست نیست. نباید به اقدامات مبتنی بر توافق اروپایی معطل بمانیم، بلکه باید بهفکر رونق تجارتمان با شرق باشیم.
9- این تصور که «میشود مشکلات ناشی از تحریم را با مذاکره برطرف کرد» موجب شد بنگاهها معطل نتایج مذاکرات بمانند و بهعبارتی شرطیسازی اقتصاد هر روز فرصتها را از ما گرفت؛ از سویی ایجاد انتظارات جدید بین فعالان اقتصادی هم منجر به این شد که بنگاهها منتظر بهبود شرایط بمانند اما بهدلیل عدم تغییر در متغیرهای واقعی اقتصاد، همان شرایط قبلیشان نیز تحتالشعاع قرار گرفت. اگر دولت نسبت به توان داخلی و نگاه به درون کشور اهتمام بیشتر داشت، از بسیاری اتفاقات تلخ میتوانست جلوگیری کند وقایعی همچون تعطیلی کارخانههای باسابقهای نظیر هپکو، نیشکر هفتتپه، ماشینسازی و... .
10- پس این رویکرد اشتباه دولت بود که با غفلت از فضای تولید کشور، صرفاً بهدنبال چانهزنی با غرب و اروپا برای فروش نفت ایران بود و نتیجهای هم جز آنچه اکنون مشاهده میشود بهجای نگذاشت.
11- کشور ایران کشور پهناوری است که دارای منابع غنی، جمعیت فراوان و جوان است که بهراحتی میتواند با تکیه بر ظرفیتهای داخلی خود نیازهای اساسی خود را بدون نیاز به بیگانگان تأمین کند.
12- جمهوری اسلامی برای توسعه نیازی به واردات نفت، گاز، مواد معدنی، اورانیوم، زغالسنگ، سنگآهن و... ندارد چرا که خود منبع غنی این مواد را دارد و فقط احتیاج به دولتمردانی دارد که توانایی کشور و جوانان آن را باور کنند و در مراودات خارجی از موضع قدرت وارد شوند
13- بیتوجهی به توان داخلی و معطوف کردن توجه به گشایش از خارج باعث بسته شدن و ورشکستگی کارخانهها، عقب افتادن حقوق چندین ماهه کارگران بخشهای مختلف و سیل اعتراضات مردم وبسترسازی برای موجسواری دشمن علیه نظام اسلامی میشود.
14- بیش از 90 درصد مشکلات تولید کنندگان موضوعاتی است که مربوط به مدیریت داخلی کشور است نه مربوط به موضوعات بین المللی.
چرا غرب قابل اعتماد نیست؟
20 دلیل در مورد بی اعتمادی ایران به آمریکا بشرح زیر قابل ذکر است
1- آمریکا و انگلیس در اوایل 1950 با ملی شدن صنعت نفت ایران مخالفت کردند و با تصویب قطعنامه در شورای امنیت سازمان ملل، ملی شدن نفت ایران را تهدید صلح و امنیت بین الملل خوانده و ملت ایران را به خاطر ملی کردن صنعت نفتشان، تحریم اقتصادی کردند.همین سیاست را آمریکا و غرب در مورد ملی شدن صنعت هسته ای ایران اعمال کرده اند.
2- آمریکا و انگلیس در سال 1953 با کودتا علیه حکومت منتخب و ملی دکتر محمد مصدق در حقیقت ریشه دمکراسی را برای 25 سال در ایران خشکاندند.
3- آمریکا و غرب 25 سال از حکومت دیکتاتوری و فاسد شاه در ایران حمایت کردند که در حقیقت انقلاب اسلامی ایران واکنشی به این سیاست آمریکا بود.
4- از ابتدای انقلاب اسلامی 1979 ایران دولتهای آمریکا بدنبال سرنگونی نظام جمهوری اسلامی و "تغییر رژیم" در ایران بودند. تنها در زمان اوباما این سیاست در پروسه تجدید نظر قرار گرفته است.
5-بعد ار انقلاب اسلامی 1979، آمریکا و غرب میلیارها پروژه صنعتی ایران را ناتمام رها کرد در حالی که هم طبق قراردادها متعهد بود و هم هزینه پروژه را دریافت کرده بود.
6-در سال 1980 صدام به ایران تجاوز کرد آنهم به قصد تجزیه ایران. آمریکا و قدرتهای شرق و غرب از متجاوز حمایت کردند که این تجاوز 300 هزار شهید، یک میلیون مجروح، دومیلیون آواره و حدود 1000 میلیارد دلار خسارت برای ایران ببار آورد.
7- در دوران تجاوز به ایران، آمریکا و غرب تکنولوژی و مواد سلاح های شیمیایی را در اختیار صدام حسین گذاشت. صدام از سلاح های شیمیایی علیه ایران استفاده کرد که موجب کشته و زخمی شدت حدود 100 هزار ایرانی شد.
8- در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، آمریکا طی بمباران تاسیسات نفتی ایران، بزرگترین عملیات نظامی نیروی دریایی خود بعد از جنگ جهانی دوم را علیه ایران انجام داد.
9- در زمان تجاوز عراق به ایران، آمریکا هواپیمای مسافربری ایران بر فراز آب های خلیج فارس را سرنگون کرد و 290 مسافر بیگناه از جمله 66 کودک را کشت.
10-در دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی، ایران دعوت "حسن نیت در مقابل حسن نیت" رییس جمهور آمریکا بوش(پدر) را برای تسهیل در آزادی گروگان های آمریکایی و غربی در لبنان پذیرفت اما بعد از آزادی گروگان ها، آمریکا بجای حسن نیت، تحریم ها و فشارها را افزایش داد.
11- در دوران ریاست جمهوری خاتمی، ایران با ارتش آمریکا برای سرنگونی القاعده و طالبان همکاری کرد اما در پاسخ رییس جمهور بوش( پسر) ، ایران را "محور شرارت" خواند.
12-حتی در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد ایران برای حل مشکلات با آمریکا حسن نیت به خرج داد. من فقط اقدامات ایران در یک سال از دوران آقای احمدی نژاد یعنی سال 2011 را بیان می کنم:
الف- معاون وزیر خارجه ایران، مارک گروسمن نماینده ویژه آمریکا در امور افغانستان را برای سفر رسمی به ایران جهت گفتگو در مورد همکاری در افغانستان دعوت کرد و واشینگتن نپذیرفت.
ب- ایران از طرح هسته ای گام به گام روسیه حمایت کرد اما آمریکا نپذیرفت. چهارچوب آن طرح همین توافقی است که اکنون انجام شده است.
ج- ایران به آژانس بین المللی انرژی اتمی پیشنهاد "پنج سال نظارت کامل" را داد و امریکا رد کرد.
د- ایران کوهنوردهای آمریکایی را آزاد کرد.
ه-ایران پیشنهاد توقف غنی سازی 20% و محدود کردن غنی سازی به 5% را در مقابل دریافت سوخت راکتور تهران ارایه کرد اما آمریکا نپذیرفت .
در مقابل این همه حسن نیت بی سابقه، آمریکا و غرب هم تحریم ها را افزایش دادند و هم قطعنامه در مورد تروریسم و حقوق بشر علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل تصویب کردند.
13- آز ابتدای انقلاب تا کنون آمریکا با جایگاه طبیعی و منافع مشروع ایران در منطقه مقابله کرده است.
14- آمریکا با صدور بی سابقه تسلیحات به کشورهای عربی منطقه، در حقیقت منطقه را میلیتاریزه کرده در حالی که ایران را مورد تحریم کامل تسلیحاتی قرار داده است.
15- آمریکا در سرتاسر مرزهای ایران حضور نظامی برقرار کرده است.
16-آمریکا با حمایت بی چون و چرا از اسراییل موجب نقض حقوق مشروع فلسطینی ها شده و چک سفید امضای آمریکا به اسراییل، موجب شده تا این رژیم به راحتی تمام مقرارات جهانی را زیر پا بگذارد.
17- در حالی که آمریکا مدعی دمکراسی و حقوق بشر است، در خاورمیانه در دهه های گذشته صرفا از رژیم های دیکتاتوری حمایت کرده است از شاه و بن علی و مبارک گرفته تا رژیم های ظالم فعلی عربی.
18- واشینگتن سیاست دوگانه را ادامه داده است و برای مثال با کشورهای هند و پاکستان و اسراییل رابطه استراتژیک برقرار کرده در حالی که آنها معاهده ان پی تی را نپذیرفته و بمب هسته ای هم ساخته اند. متقابلا آمریکا همه تحریم ها را علیه ایرانی اعمال کرده که هم معاهده ان پی تی را پذیرفته و هم بمب هسته ای ندارد و هم نشانه ای از انحراف در برنامه هسته ایش مشاهده نشده است.
19- آمریکا از گروه های تروریستی حمایت می کند چه گروههای تروریستی مخالف بشار اسد در سوریه و چه گروه های تروریستی ضد جمهوری اسلامی مثل جندالله یا منافقینی که 17000 ایرانی را بعد از انقلاب کشته اند و الان هم در کنار کنگره آمریکا دفتر دارند.
20- از ابتدای انقلاب آمریکا به حقوق مشروع هسته ای ایران مخالفت کرد. میلیاردها دلار خسارت به ایران وارد شد.پول سوخت راکتور تهران را گرفت و نه پول را پس داد و نه سوخت را داد. به آلمان و فرانسه فشار آورد و موجب شد که آنها به تعهدات خود عمل نکنند. ایران حدود 8 میلیارد مارک به آلمان برای پروژه بوشهر پرداخته بود و 90% پروژه هم تمام شده بود. ایران 1.2 میلیارد دلار به فرانسه برای تولید مشترک سوخت در داخل خاک فرانسه پرداخت کرده بود. وقتی که ایران به تکنولوژی غنی سازی برای تامین سوخت دست یافت، آمریکا و اسراییل با جنگ سایبری و کشتن دانشمندان هسته ای ایران، وارد مقابله با حقوق مشروع ایران شدند. تمام این اقدامات در حالی صورت گرفت که سازمان های اطلاعانی آمریکا در سال 2007 و 2011 گزارش دادند که ایران نه بمب هسته ای دارد و نه تصمیمی برای ساخت بمب هسته ای دارد. این سیاست های خصمانه هسته ای آمریکا دلیل بی اعتمادی ایران در مذاکرات جاری هسته ای است.
دولت سیزدهم چگونه از این تجربه استفاده کند؟
1- با کمال بی اعتمادی به غرب بگونه ای مذاکره کند که هیچ امتیازی ندهد
2- تا غرب وادار به انجام تعهداتش نشود و راستی آزمایی نشود مذاکره نکند
3- مسیر خنثی سازی تحریمها را با شتاب دنبال کند
4- تیم مذاکره کننده دارای پشتوانه قوی از اندیشکده های معتبر ایرانی باشد
5- اجازه نفوذ دشمن در تیم مذاکره کننده خود را ندهد.
6- مذاکرات زماندار و غیر قابل کش دادن باشد وهزینه نقض توافق بالا برود
7- از ابتدا تاکید شود که روی مولفه های اقتدار ملی مذاکره نمی کنیم .
8- برای قولهای شفاهی ومکتوب و بدون تضمین غرب ارزشی قایل نشود و اقدام عملی ونقد را ملاک قرار دهد
9- مسیر توسعه و حل مشکلات کشور را با تکیه به ظرفیتهای داخلی و بدون گره زدن به برجام و مذاکره دنبال کند.
10- با امضا قرارداد های منطقه ای با کشورهای دوست وحذف دلار از مناسبات اقتصادی ؛ رشد اقتصادی مورد نیاز را تامین نماید.
این تجربه است؛ این تجربه [است برای] دولت آینده، دولتمردان آینده، مردان فعّال در صحنه؛ مردان فعّال در صحنهی سیاسی -ممکن است کسی جزو مسئولین دولتی هم نباشد امّا در عرصهی سیاسی فعّال باشد- باید همیشه این را در نظر داشته باشند؛ این تجربهی بسیار مهمّی است که ما در این دولت و همیشه -البتّه این تجربه را این دولت بیشتر داشت- پیدا کردیم و فهمیدیم. مقام معظم رهبری 6/5/1400 |