نرم افزار حکومت اسلامی
قسمت اول
شرحی برحدیث ولایت حمیدرضا ترقی
امام خامنه ای مدظله العالی
هر چه نظام اسلامی گسترش پیدا میکند و دامنهی فعّالیّت نظام اسلامی گستردهتر میشود و افزایش پیدا میکند و میدانهای تازهای در مقابل جمهوری اسلامی باز میشود و با چالشهای جدیدی مواجه میشود -چالشهایی که قبلاً وجود نداشته؛ چون هر چه میگذرد، چالشهای جدید، میدانهای جدید، کارهای جدید مطرح میشود برای نظام اسلامی- به همین تناسب احتیاج دارد که آن نرمافزار را، آن مجموعهی معنوی را نوبهنو تجدید حیات کند و بهروز کند.4/12/99
رهبر معظم انقلاب اسلامی دردیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری در آستانه آغاز قرن جدید و شکل گیری اولین دولت در گام دوم انقلاب با هدف دولت سازی و جامعه پردازی اسلامی نکات بسیار عمیق و راهگشائی را برای حرکت در گام دوم انقلاب بیات و تبین کردند که پرداختن ومطالعه و پژوهش روی آن برای بخش نرم افزاری نظام جمهوری اسلامی اعم از حوزه و دانشگاه بسیار مهم و سرنوشت ساز است .
نقش فقه در مدیریت جامعه اسلامی
در نظریه فقه حکومتی حضرت امام ره و مقام معظم رهبری که به اسلام حداکثر در اداره کشور معتقدند ؛ فقه سیاسی در مدیریت جامعه ؛ هدایت و تکامل زندگی اجتماعی نقشی فراگیر دارد ومعتقدند رسالت فقه حکومتی در حوزه سرپرستی وتکامل معیشت بسیار مهم و تعیین کننده است زیرا فقه شالوده اصلی مدیریت اجتماعی درنظام اسلامی است .
مدیریت جامعه از طریق فقه با سه نوع دیدگاه روبروبوده است :
1-فقه فردی ؛دراین دیدگاه فقه فردی ترم افزار کارآمد اداره جامعه اسلامی معرفی میشود و آنرا پاسخگوی تمامی نیازهای فردی و اجتماعی بشر می داتد
2-فقه پویا ؛ دراین دیدگاه باتوجه به برخی کاستی های فقه فردی ضرورت تمسک به فقه پویا برای اداره جامعه اسلامی را مطرح میکنند
3- فقه حکومتی؛ این دیدگاه با نفی دو دیدگاه قبلی فقه حکومتی را نرم افزار ایده آل مدیریت جامعه اسلامی می داند.
تظریه چهارم اینست که هریک از جریانهای سه گانه فردی ، پویا و حکومتی در مقاطه منها شخصی از فرایند تکاملی انقلاب اسلامی به ایفای نقش پرداخته اند و فقه شیعی همگام با فرایند تکاملی انقلاب اسلامی سیر تکاملی خود را پیموده ورد با تمامی معضلات زندگی لذا بین جریا نهای فوق الذکر نسبتی طولی قائل است نه عرضی .
نگاهی به خدمات متقابل فقه و انقلاب اسلامی
هنگامی که انقلاب اسلامی با تکیه بر آموزه های فقه در مسیر پیشرفت قرار گرفت ، فقه نیز به مثابه تبیین کننده ی نرم افزار نظام ساز اسلام و به عنوان مهمترین عامل اداره جامعه اسلامی که تا پیش از انقلاب به محاق رفته بود به صحنه اجتماع و حکومت وارد شد و در مسیر تکامل و توسعه قرار گرفت .
از مهمترین نو آ وریهای امام خمینی در کنار ارائه نظریه انقلاب بر مبنای فقه ، اجتهاد انقلابی و انقلاب در اجتهاد بود . ایشان انقلاب اسلامی را با تکیه بر اجتهاد شیعه و بر بنیادهای فقه سنتی و جواهری استوار کرد ، اما همین انقلاب با توجه به ابعاد اجتناب ناپذیر فقه و سیاست و حضور عملی فقه در عرصه های عمومی جامعه ، لاجرم مقدمات انقلاب در
امام میخواست نشان دهد که چگونه میتوان اصول محکم فقه را در عرصه فرد و جامعه پیاده کرد و برای معضلات زندگی درددنیای امروز راه حلی متقن داشت .
ایشان در همین رابطه فرمودند : حکومت در نظر مجتهد واقعی ، فلسفه عملی فقه در تمامی زوایای زندگی بشر یت است .حکومت نشان دهنده جنبه عملی فقه در برخورد با تمامی معضلات اجتماعی وسیاسی و نظامی و فرهنگی است .فقه تئوری واقعی و کامل اداره انسان و اجتماع از گهواره تا گور است ( صحیفه ج11ص66).
بنابر این روشن است که اگر حکومت فلسفه عملی فقه است ضرورت بالندگی و نشاط حکومت مستلزم آزادی اجتهاد ، رونق ، توسعه و تکامل فقه ، همگام با پیشرفت وتوسعه حکومت خواهد بود لذا حضرت امام با توجه به همین نکته می فرمایند:
لذا در حکومت اسلامی همیشه باید باب اجتهاد باز باشد و طبیعت انقلاب و نظام همواره اقتضاء میکنند که نظرات اجتهادی –فقهی درزمینه های مختلف ولو بایکدیگر ، آزادانه عرضه شود و کسی نوان و حق جلوگیری از آن را ندارد (همان ص 47).
زمان و مکان دوعنصر تعیین کننده در اجتهادند مسئله ای که در قدیم دارای حکمی بوده است به ظاهر همان مسئله در روابط حاکم بر سیاست و اجتماع و اقتصاد یک نظام ممکن است حکم جدیدی پیدا کند ( همان ج 21،ص 98)
با توجه به نکات فوق تاثیر گذاری و تاثیر پذیری هرکدام از انقلاب اسلامی و فقه اسلامی بر یکدیگر مشخص میگردد .
امروز نیز بر مبنای ضرورت تطابق فقه با شرایط زمان و مکان و نیز با توجه به مرحله توسعه انقلاب اسلامی از جمهوری اسلامی به تمدن اسلامی ، فقه دومین تاثیر پذیری اساسی از انقلاب اسلامی را با رهنمود های مقام معظم رهبری باید داشته باشد و لذا باید لاجرم از مرحله فقه پویا به مرحله فقه حکومتی حرکت کند .
اگر بخواهیم مراحل این تاثیر و تاثر را براساس فرایند ترسیمی مقام معظم رهبری برای انقلاب اسلامی برشماریم بصورت زیر خواهد بود :
1- تاثیر گذاری اساسی فقه بر انقلاب اسلامی و ایجاد آن
2- تاثیر پذیری فقه سنتی ار انقلاب اسلامی در دوره استقرار و گذار از مرحله فقه سنتی به مرحله فقه پویا
3- تاثیر پذیری ثانویه فقه از انقلاب اسلامی در دوره توسعه و گذار از مرحله فقه پویا به مرحله فقه حکومتی
4- تاثیر گذاری فقه حکومتی بر انقلاب اسلامی و تبیین ضرورت صدور انقلاب به جهان و ایجاد انقلاب جهانی و اداره جهان بر مبنای فقه حکومتی .
5- تاثیر پذیری انقلاب اسلامی از فقه حکومتی و ایجاد انقلاب جهانی اسلامی . که این مرحله ایده آلی است و پس از ایجاد تمدن اسلامی مجال طرح می یابد.
باید اعتراف کرد که امروز با تکوین نظام اسلامی و پیدایش مسائل گوناگون و تحول عظیم در ساختار و ابعاد مختلف جامعه ، اعم از ابعاد فردی ، اجتماعی ، اقتصادی ، حقوقی ، فرهنگی ، سیاسی و روابط بین الملل و... زمینه ئهای تحول در فقه با توجه به گفتمان انقلاب اسلامی فراهم آمده است .
نیاز حکومت اسلامی به ابزارهای مناسب از منظومهی معرفتی اسلام
مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای مجلس خبر گان فرمودند :
حالا نظام اسلامی تشکیل شد. آنچه ما میخواهیم عرض بکنیم این است: نظام اسلامی که تشکیل شد، آرمانهایی را مطرح کرد که خود این آرمانها هم مربوط به اسلام بود و از قرآن گرفته شده بود. اینها قبل از تشکیل نظام اسلامی به صورت یک آرزو گفته میشد، یا ممکن بود به صورت آرزوی دستنیافتنی در ذهن کسی بیاید، مثل قیام به قسط مثلاً، مثل عدم تحمّل ظلم -انظلام- مثل عدم استکبار، عدم ظلم، نبود ظلم، یا حیات طیّبه، تعالیِ اخلاقی انسان، رواج فضایل و از این قبیل آرمانها -اینها آرمانهای اسلامی است؛ اینها آرمانهایی است که جمهوری اسلامی مطرح کرده- [امّا] چیزهایی نبود که در مرحلهی عمل بتواند مورد توجّه قرار بگیرد. خب برای رسیدن به این آرمانها ابزارهایی لازم است. آن ابزارها هم که ما را به آن آرمانها برساند، باز در خود منظومهی معرفتیِ اسلام بلاشک وجود دارد؛ چون امکان ندارد که مقصد را به ما بگویند و ما را تحریض کنند به رسیدن به آن مقصد امّا راه را جلوی پای ما نگذارند؛ چنین چیزی امکان ندارد. بنابراین راهش هم در کتاب و سنّت هست. حالا نظام اسلامی میخواهد به این آرمانها برسد، [لذا] بایستی این وسایل و ابزارهای رسیدن را که جزو مفاهیم معنوی و منظومهی معرفتیِ اسلام است، جستجو کند، پیدا کند، اینها را عملیّاتی کند و راه بیفتد؛ یعنی در واقع این یک نرمافزار است برای سختافزار حکومت اسلامی. حکومت اسلامی را به عنوان سختافزار در نظر بگیرید، اگر نرمافزار مناسب خودش را نداشته باشد، به هیچ کار نمیخورد. نرمافزارش همین است که راههای رسیدن به آن آرمانها مشخّص بشود و حرکت در این جهت ادامه پیدا کند.4/12/99.
فقه حکومتی از دیدگاه مقام معظم رهبری امام خامنه ای
معظم له که از نظریه پردازان سترگ در حوزه فقه حکومتی می باشند از دیدگاه ایشان فقه اسلامی مشتمل بر اموری است که همه جوانب زندگی انسان را در بر می گیرد ، فردیا" اجتماعیا" سیاسیا" عبادیا" نظامیا" و اقتصادیا" ، فقه الاکبر اینست (30/11/70).
از نگاه ایشان نگاه اجتماعی و حکومتی به فقه در ریزترین مسائل فقهی همچون "ماءالحمام"نیز جریان داشته واین نوع نگاه در روند استباط و اجتهاد در مسائلی از این دست نیز تاثیر گذار است .
فقه ما از طهارت تا دیات باید ناظر بر اداره یک کشور، یک جامعه و یک نظام باشد >شما در بای طهارت هم که به ماء مطلق یا ماء حمام فکر می کنید باید توجه داشته باشید که حتی این هم در بخشی از اداره زندگی جامعه تاثیر خواهد گذاشت تا برسد به ابواب معاملات و احکام عامه و بقیه ابوابی که وجود دارد ، احوال شخصی و غیر اینها را بهئعنوان جزئی از مجموعه ی اداره کشور بایستی استباط کنیم ، این روحیه در استنباط اثر خواهد گذاشت و گاهی تغییرات ژرفی را بوجود خواهد آورد 31/6/70
لزوم بهروز کردنِ تفکّر اسلامی به عنوان نرمافزار حکومت اسلامی
من امروز این را میخواهم عرض بکنم که نظام اسلامی به یک چنین نرمافزاری احتیاج دارد. هر چه نظام اسلامی گسترش پیدا میکند و دامنهی فعّالیّت نظام اسلامی گستردهتر میشود و افزایش پیدا میکند و میدانهای تازهای در مقابل جمهوری اسلامی باز میشود و با چالشهای جدیدی مواجه میشود -چالشهایی که قبلاً وجود نداشته؛ چون هر چه میگذرد، چالشهای جدید، میدانهای جدید، کارهای جدید مطرح میشود برای نظام اسلامی- به همین تناسب احتیاج دارد که آن نرمافزار را، آن مجموعهی معنوی را نوبهنو تجدید حیات کند و بهروز کند. عرض من این است. این، آن چیزی است که از فضلای صاحبنظر و متفکّر بِجِد باید مطالبه بشود و این کار باید انجام بگیرد. اینکه میگوییم بهروز کردنِ تفکّر اسلامی و آن را -یعنی منظومهی معرفتی اسلام را- نو کردن و بهروز کردن، معنایش به هیچ وجه دستکاری در آن منظومهی معنوی نیست؛ نه، معنایش این است که یک حقایقی در کتاب و سنّت هست که ما تا وقتی احتیاج به آنها پیدا نکنیم، متوجّه به آنها نیستیم، متنبّه نیستیم؛ وقتی احتیاج پیدا کردیم، تنبّه پیدا میکنیم. |