حرکت خبیثانه علیه نماد های انقلاب
شرحی برحدیث ولایت حمیدرضا ترقی
یک سیاستی وجود دارد -یک سیاست دنیایی، بینالمللی؛ که حالا آن سیاست در داخل هم یک شعبی پیدا میکند- برای به فراموشی سپردن نمادهای انقلاب؛ که یکی [از این نهادها] و برترینش مجاهدت و شهادت در راه خدا است؛ برای اینکه نام شهدا را، یادشان را، حرکاتشان را به فراموشی بسپرند؛ شما در واقع در مقابل این حرکت خبیثانه دارید حرکت میکنید. مقام معظم رهبری 5/10/98
تعریف نمادهای اسلامی، شیعی انقلاب
به نمادهایی اطلاق می گردد که با ورود اسلام و مذهب شیعه در ایران گسترش یافت و در فرهنگ و زندگی روزمرۀ ایرانیان حضوری برجسته پیدا کرد. امام حسین (ع)، روز عاشورا و بیرق عاشورا به عنوان نمادهای مظلومیت از اهمیت جهان نمادین اسلامی، شیعی در زندگی اجتماعی و سیاسی ایرانیان حکایت دارد. این نمادها در حوزۀ سیاسی نیز تاثیر گذار بوده اند و در شکل گیری انقلاب اسلامی ٥٧ شمسی نقشی بی همتا داشتند.
از خرداد ٤٢ تا بهمن ٥٧ شمسی اهمیت نمادهای شیعه تاثیر زیادی در زنده نگاه داشتن مبارزه با ظلم برای جامعه فراهم ساخت. نمادگرایی شیعه یکی از ویژگیهای مبارزۀ ملت ایران علیۀ ظلم و ستم محسوب می گردد که در نبود احزاب سیاسی مستقل، به عنوان عناصری وحدت بخش میان گروه های اجتماعی عمل می کرد و در مناسبت های مختلف سبب بسیج سیاسی می شد.
با مروری بر بخشی از این عناصر، تاثیرات نمادین آنها را در شکل گیری انقلاب اسلامی نشان می دهیم. به واقع این عناصر با تلاش روحانیان شیعه و گروه های اسلامی برساخته شد تا ذهنیت ایرانیان در مقابل نمادسازیهای رژیم پهلوی قرار گیرد. این عناصر نشانۀ تاثیر نمادینی است که چندین سده روح و جان ایرانیان را تحت تاثیر قرار داده است.
١. عاشورا و شهادت
بی تردید نقش امام حسین (ع) در تاریخ شیعه از اهمیتی نمادین برای ایرانیان برخوردار است. این مظلومیت با گذشت چندین قرن از واقعۀ کربلا، هم چنان از سوی شیعیان با برگزاری مراسم و آیین های ویژه ای مورد تکریم قرار میگیرد. این الگوی نمادین نزد شیعیان در طول تاریخ؛ ویژگی ایثارو فداکاری را در میان آنان زنده نگاه داشته است. در دوران انقلاب نیز این عناصر نمادین برای مبارزه با ظلم و ستم رژیم شاه مورد استفاده قرار گرفت. «در لحظات تب آلودی که پس از سقوط شاه پیش آمد، جملاتی به این صورت بر دیوارها نقش بسته بود. «کل یوم عاشوراو کل ارض کربلا». در واقع انقلاب به مثابۀ تکرار عاشورا تصور می شد؛ یعنی اجرای دوباره همان حادثۀ بنیانگذار تشیع. ارتش شاه به منزلۀ ارتش یزیدو مردم به مثابۀ امام حسین (ع)در نظر گرفته می شدند» از منظر ایرانیان یکی از مهم ترین عناصر نمادین شیعه، اعیاد مذهبی وآیین های ویژۀ آن است. این مراسم از یک سو، به جهت برگزاری اجتماعات و مراسم خاص موجب تحریک مردم و تقویت روحیۀ مبارزه ومقابله با قدرت حاکم می شد و از سوی دیگر، بی توجهی به این نماد توسط حکومت، واکنش مردم را نسبت به قدرت سیاسی برمیانگیخت.
استفاده از مقایسه های تاریخی میان حکام رژیم پهلوی با عناصر شیعه از سوی مخالفان، باعث ترس و نگرانی سران نظامی ارتش شاهنشاهی شده بود. "نجیمی نائینی " یکی از فرماندهان ارتش کاربرد مفاهیم اسلام شیعه نزد مردم را سبب افزایش قدرت نیروهای انقلابی و استیصال نیروهای ارتش می دانست (نجیمی نائینی، ١٣٦٥، ٢٣٨-٢٣٧). به واقع بکارگیری نمادهای اسلام شیعه توسط امام خمینی (ره) و گسترش آن در جامعه سبب شکاف در نیروهای نظامی رژیم پهلوی شد.
2-شهادت طلبی و ایثار
یکی از تاثیرات عاشورا در انقلاب اسلامی تبلور مفهوم شهادت طلبی و ایثار بود، قیام امام حسین (ع) نشان دهندۀ اینست که شهادت یکی از راه های مبارزه است، این روح شهادت طلبی در انقلاب، مکانیسمی از مبارزه بود که حاکمیت را دچار بی تصمیمی و سردرگمی می ساخت؛ در نتیجه رژیم خود را در مقابل روحیۀ شهادت طلبی مردم ناتوان مییافت. راهپیمایی میلیون ها تن در تهران و سراسر ایران در روزهای تاسوعا و عاشورای حسینی در سال ٥٧ رژیم شاه را متزلزل ساخت. سیل خروشان مردم در این دو روز ضربۀ سختی بر پیکر رژیم شاهنشاهی وارد آورد و رژیم را از فکر مقابله با حرکت عظیم مردم در روزهای مقدس تاسوعا و عاشورا منصرف ساخت. بر این اساس؛ انقلاب اسلامی ایران از قیام عاشورا بهره های بسیاری برد و عموم مردم با تأسی از امام حسین (ع) از ارعاب و خشونت حکومت نهراسیده و با اتکای به نمادهای شیعه در انتظار پیروزی یا شهادت بودند.
3- دیگر مفاهیم قیام خیزفرهنگ عاشورا
رویکرد ملت ایران به روح نمادین فرهنگ عاشورا و مفاهیم قیام خیز آن همچون: عدالت طلبی، آزادیخواهی، شهادت طلبی، مبارزه و قیام و استقامت در راه خدا و از جان گذشتگی و ایثار در مسیر هدف های الهی، مدیون اندیشه امام خمینی (ره) و گروه های مذهبی است. آنها با درایت تمام از این عناصر نمادین برای بسیج سیاسی بهره بردند.
به طور کلی در هنگامۀ شکل گیری انقلاب ؛ مردم با بهره گیری از نماد عاشورا، آیین های چهلم شهداء و عزاداری های محرم را به عرصۀ تجلیل از شهداء و مخالفت با رژیم پهلوی تبدیل کردند.
4- ظلم ستیزی
ظلم ستیزی همواره یکی از عناصر پایدارو نمادین شیعه می باشد. واقعۀ عاشورا به عنوان نماد مظلومیت امام حسین (ع) در میدان کربلا، زمینه های اصلی شکل گیری قیام را در خود نهفته داشت و تنها به هیات های نمادسازی نیاز بود که با کاربست آن اذهان ملتی را در مقابله با ظلم متحول سازند.
بنابراین آنچه جهان ایرانی را نمادین می ساخت، وجود آیین های شیعی نظیر عاشورا و تداوم آن در ذهن ایرانی به عنوان نماد ظلم ستیزی بود. تاکید بر نماد عاشورا توسط علماء و روشنفکران در دوران انقلاب، نشانی از حضور مردم در مبارزه با یزیدیان حاکم بود.
تریبون های مذهبی به حق، رژیم را با حکومت بنی امیه و شاه را با یزید مقایسه می کردند و مردم نیز با این وقایع تاریخی احساس این همانی نموده و در روزهای موعود برای فداکاری و شهادت در راه کربلا آماده میشدند. به همین دلیل عاشورا در ایران به نمادی از روح سوگوار تبدیل شد و آیین های سوگواری آن در مقابل آیین ها و جشن هایی نظیر "جشن ٢٥٠٠ سالۀ رژیم پهلوی" قرار گرفت.
5- انتظار
مفهوم انتظار در زبان انقلابیهای مذهبی معنایی نو یافت. تا پیش از این انتظار تنها مفهومی برای رضا دادن به قضا و قدرو پذیرش حکومت های نامشروع تعبیر می شد و به عنوان پدیده ای نیرو آفرین مطرح نبود. با نمادین شدن این مفهوم نزد ایرانیان، امام عصر به نجات دهنده از ظلم و مصیبت و الهام بخش مبارزه علیۀ رژیم شاه بدل گردید. این نماد جاذبۀ زیادی برای توده های شهری جامعۀ ایران ایجاد کرد و تجلی گاه وعدۀ برابری در میان آنها بود. در نتیجه زمانی که مخالفان رژیم پهلوی از فسادهای رژیم پرده برداشتند و وعدۀ برابری و برادری به مردم دادند، توسل به امام عصر(عج) با ایجاد ذهنیت برابری خواه در میان مردم سبب برانگیختن آنها در مقابل رژیم پهلوی شد.
6-عدم تفکیک دین از سیاست
دین در اسلام و انقلاب اسلامی برنامه زندگی و نحوه اداره جامعه است که در متون قرآن و عترت و از طریق استباط احکام آن توسط علما و مجتهدین بدست آمده است ، جامعه اسلامی باید براساس ارزشهای دینی شکل گرفته و دستورات دینی برتمام ارکان آن حاکم باشد لذا تفکیک دین از سیاست امور جامعه یعنی حذف اسلامیت نظام اداره ی کشور .
نمادهای غربگرایانه ومدرنیته
1-اومانیسم
«اومانیسم، که به شکل نفی روح دینی مـعاصر درآمده چون می خواستند همه چیز را به میزان بشری محدود کـنند - بـشری کـه خود غایت و نهایت خود قلمداد شده است – سرانجام مرحله به مرحله به پست ترین درجات وجود بشری سـقوط کـردند.... و این همان انکار صریح یا غیرصریح خالقیت و ربوبیت الهی و نسبت بندگی و مـخلوقیت بـشر بـا خداوند در سبک زندگی جدید او است.
2- تسامح
در اثر جنگ های دینی قرن 16 و 17 مسأله امکان هـمزیستی مسالمت آمیز بین معتقدات ادیـان مـختلف مطرح و بر مفهوم تساهل و تسامح تأکید شد و بینش های دینی سنتی، به شدت تحت تأثیر روحیه تساهل و تسامح قرار گرفت.
در این دیدگاه، تسامح تنهابه این معنا نیست که ادیان با حفظ تفاوت های هر یک با دیگری می توانند در کنار یکدیگر هم زیستی مسالمت آمـیز داشـته باشند؛ بلکه تسامح و تساهل انسان جدید از این اندیشه مایه می گیرد که معتقدات دینی نوع انسان از درون وی نشأت می گیرد و امری ماورایی نیست. درون مایه این معتقدات وحدت بنیادین و اساسی دارند و امـکان صـلح جهانی وجود دارد (رجبی: 1380، 44 ).
در تساهل و مدارا تمام صاحبان عقاید به وحدت عقیده فراخوانده می شوند، خواه عقیده فلسفی باشد یا دینی و اگر دینی اسـت خـواه تـوحیدی باشد یا ادیان مبتنی بـر بـت پرستی و خـرافات تا جایی که گویی مابه الاشتراکی برای این اتحاد لحاظ نشده است و هیچ اصل ثابتی به عنوان محور سازش در بطن عقاید و مذاهب نبوده اسـت. چـنین مـذهبی ناگزیر امری اعتباری و روبنایی خواهد بود (صانع پور، 1381: 29).
3- سـکولاریسم
اصـالت دادن به انسان در برابر اصالت به خدا سبب شد که انسان عصر جدید گام به گام به سوی سکولاریزم و بی دینی رانده شـود. سـکولاریسم بـه عنوان ایدئولوژی یا نگرشی مبتنی بر مبانی و مقدمات نظری خـاصی استوار است که مهم ترین آنها را می توان به این قرار دانست: «1. روحیه علم گرایی؛ 2. عقل گرایی دوره روشنگری؛ 3. سنت ستیزی و تجدد گرایی؛ 4. اعتقاد بـه آزادی و آزادانـدیشی.» (رجبی، 1380: 337) تفکیک دین از سیاست ویعنی عدم دخالت ایدئولوژی در اداره کشور درغالب همین اندیشه است
4- آزادی و لیبرالیسم ودموکراسی
ترویج آزادی در نوع گرایش به معنویت مثل : طلب لذت های آنی جسمانی از طریق روابط جنسی یا استفاده از مواد مخدر و گاهی خـشونت و جـنایت یا جست وجوی دنیای موهوم وخرافی
تاکید برلذت آنی همچون شـادی، تـفنن، خـوشی، خـلسه و رضـایتمندی است. یعنی درکـ چـنین اموری برای انسان، لذت آور و موجب شادی و انبساط خاطر او می شود. در مقابل، درک و احساس چیزهایی که ناگوار و مخالف اخـلاق و طـبیعت انـسان باشد، دردآور و موجب کدورت روان و ناراحتی است.
پرستش قهرمانان ورزشی و میل به رکورد شکنی دائمی و فایق آمدن بی وقفه بـر طـبیعت، نشان دهنده یک وجه از این دل مشغولی ها به تن است، در حالی که جنبه بسیار ویرانگرتر همچنین گرایشی را می توان در استفاده از مواد مخدر و مشروبات الکلی، روابط جنسی آزاد و نظایر آن دید که تمامی آنها از تلاش نـفس بـرای غرق کردن خود در لذت های آنی جسمی و غریزی حکایت دارد.
دموکراسی خواهی غربگرایان مبتنی بر اومانیسم با شرط حفظ منافع نظام سلطه است نه اینکه مردم واقعا صاحب سرنوشت خود باشند
5-محوریت رسانه درتعاملات بشری
از نماد های مهم زندگی غربی، نفوذ رسانه های جمعی است. رسانه های جمعی هستند که قهرمانان فرهنگی تولید می کنند و نـظریات مـردم را درباره امور و مسایل سیاسی، اجتماعی و حتی واقعیت را در جهاتی که مورد نظر خـودشان بـاشد شـکل می دهند. عرضه کردن تغییر و تحول به بینندگان و شنوندگان رسانه های مختلف جوهر و وظیفه اصلی رسانه ها در دنـیای مـتجدد اسـت.
طی دهه 1990 میلادی، مسائلی از قبیل خطرهای بالقوه کانال های تلویزیونی ماهواره ای، بازی های الکـترونیکی و ایـنترنت، جریان مداوم و شدید انتقال آن به کشورهای مختلف و آکاهی جهانی رو به رشد و فزاینده در این زمینه که در اغـلب کـشورها، برنامه های تلویزیونی ملی و دیگر محتواهای رسانه ای را در معرض آسیب جدی و یا در حاشیه قـرار داده اسـت موجب بحث ها و مناظره های متعددی شده است (فـون فـی لیـتزن، 1384: 93)
ارزش های جوانان از تنوع و تکثر رسانه ها متأثر مـی شود. فـضای مجازی و فرهنگ رسانه ای به عنوان گروه های مرجع بر ارزش های جوانان اثر می گذارد. رسانه ها بـه صورت مـستقیم عاملی هستند که افق ها و اولویـت های مـتفاوتی را در معرض دیـد جـوانان قـرار می دهند. همچنین به واسطه تنوع در گـروه های مـرجع، ایده کمتر متکی بودن جوان ها به مدل های قبلی (مدل های نقشی که قبلاً تـعیین کننده بـود) می تواند قابل طرح باشد.
نبرد نمادها در انقلاب اسلامی
امام خمینی با تاکید بر عاشورا و فرهنگ شهادت طلبی، به عنوان نماد مبارزه حق علیه باطل، توانست در بسیج کردن توده مردم علیه نمادهای غربی و ضدشیعی و ایجاد فضایی انقلابی، نقش بسزایی ایفا کند. اوج این مبارزات را در دهه ۵۰ و به خصوص در سال های ۵۶ و ۵۷، شاهد بودیم که منجر به براندازی رژیم پهلوی و پیروزی اسلام شیعی و نمادهای شیعی در نبرد نمادها شد. علت پیروزی اسلام شیعی در این نبرد، نخست در عدم توانایی رژیم پهلوی در سازش با نمادهای تشیع و ترویج یکسویه نمادهای غربی در بین توده مردم و در جایگاه دوم قرابتی است که مردم بین نمادهای شیعی و باستانی در سبک زندگی خود احساس می کردند.
اینک با گذشت 40 سال از پیروزی انقلاب اسلامی همچنان شاهد نبرد نمادهای انقلاب اسلامی با نمادهای غربی و ضد اسلامی هستیم .
تلاش برای تفکیک دین از سیاست توسط غرب در ایران از طریق روی کار آوردن غربگرایان
تلاش برای دموکراسی غربی بجای مردم سالاری دینی
تلاش برای تمام جلوه دادن انقلاب و انقلابی گری
تلاش برای خشن جلوه دادن شهادت طلبی و حذف نام شهدا از کتب درسی و نام کوچه ها
تلاش برای زیر سوال بردن عاشورا و اربعین و تخریب مظاهر آن در فتنه ها
ایجاد اتوبان برای شبکه های مجازی خارجی و دادن جاده باریک و پر سنگلاخ به شبکه های داخلی
تاکید رهبری بر گفتمان مقاومت و تلاش عده ای بر گفتمان سازش و مذاکره
حمایت مردم از مدافعان حرم و زیر سوال بردن حمایت از غزه و لبنان توسط غربگرایان
ترویج ولنگاری بنام آزادی توسط غربگرایان وتاکیدامامین انقلاب بر آزادی مشروط در نظام اسلامی
ونمونه های فراوان دیگر در کشور بیانگر تداوم نبرد نمادها در انقلاب اسلامیست . لذا رهبر معظم انقلاب در دیدار
مسئولین کنگره شهدای هرمزگان فرمودند :
همهی اینها شهدائی هستند که چون معرّفی شدهاند و چهرههایشان تبیین شده، مجموعهای از جوانها هم به اینها دل بستهاند؛ وقتی دل میبندند، راه آنها را دنبال میکنند. این درست نقطهی مقابل آن حرکتی است که سعی میکند دلبستگیها را به نمادهای فساد، به نمادهای دنیاطلبی، به نمادهای هرزهگرایی جلب کند؛ ببینید این، نقطهی مقابل آن است؛ این را شما دنبال بکنید،5/10/98 |