رسانهی پُرقدرت عاشورا
شرحی بر حدیث ولایت حمیدرضا ترقی
اهمّیّت اربعین( از)ِ اوّل این بود که رسانهی پُرقدرت عاشورا است. از روز عاشورا تا روز اربعین -بنا بر یک روایت روزی است که اهلبیت برگشتند به کربلا- این چهل روز، چهل روزِ فرمانروایی منطقِ حق در میان دنیای ظلمانی حاکمیّت بنیامیّه و سفیانیها بود.
مقام معظم رهبری 21/7/98
اربعین مصداق قوت حقیقت
یکی از مصادیق قوّت را امروز دنیای اسلام دارد مشاهده میکند و آن، راهپیمایی اربعین است؛ وَ اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّة. راهپیمایی اربعین قوّت اسلام است، قوّت حقیقت است، قوّت جبههی مقاومت اسلامی است که این جور اجتماع عظیم میلیونی راه میافتند به سمت کربلا، به سمت حسین، به سمت قلّه و اوج افتخار فداکاری و شهادت که همهی آزادگان عالم باید از او درس بگیرند. 21/7/98
اسلام و مقاومت اسلامی دوحقیقتی هستند امروز قوت خود را درراهپیمائی اربعین به منصه ی ظهور گذاشته اند ؛زیرا:
1- اربعین بزرگترین اجتماعی بشری امروز است
2- اربعین متنوع ترین اجتماع انسانهای مخالف ظلم و طرفدار آزادگی به تبعیت از حسین ابن علی ع است
3- اربعین تجلی اوج محبت و همدلی وایثار وپیوستگی طرفداران حقیقت است
4- اربعین تجلی قدرت پیروان راستین حسین ابن علی ع درسامان دهی لشگر الهی برای برچیدن ظلم و ظالم است
5- اربعین رزمایش لشگر جبهه ی مقاومت اسلامی است که آماده جهاد است
6- اربعین بزرگترین لشگر 21 میلیونی ایدئولوژیک دنیاست که از همه چیز خود درراه عقیده اش گذشته
طوفان اربعین
این چهل روز، چهل روزِ فرمانروایی منطقِ حق در میان دنیای ظلمانی حاکمیّت بنیامیّه و سفیانیها بود. رسانهی حقیقی [یعنی] فریاد زینب کبریٰ، فریاد حضرت سجّاد؛ در کجا؟ در کوفه، در شام، در آنجایی که ظلمات محض بود؛ اینها بزرگترین رسانه بود. همینها بود که عاشورا را نگه داشت، همینها بود که عاشورا را به امروز رساند.21/7/98
وقتی رسانه ای میتواند ظرف 40 روزدر اوج حاکمیت خفقان و جوغالب دشمن بر افکار عمومی ،یک قیام 72 نفره علیه رژیم سلطنتی وظالم وجنایتکار را که بر جهل عوام سوار است ، درتاریخ ماندگار و جاویدان ساخته و ظالمان را به ذباله دان تاریخ بیاندازدوبعداز قرنها اینچنین زنده وپرشور یاد عاشورائیان را با میلیونها انسان عاشق گرامی بدارد! چگونه میتوان این رسانه را نادیده گرفت ؟
اگر اربعین را دریک قالب (مظلومیت اسرای اهل بیت -برسر نیزه بودن سر شهدا- قرآن خواندن سرجداشده حسین ابن علی ع برسر نیزه-معجزات سر امام حسین در مسیر کربلاتاشام- تلاش سفیانی ها برای خارجی نشان دادن قیام کنندگان عاشورا –تلاش یزیدیان برای تحقیر وهتک حرمت اسرای اهل بیت پیامبرص-افشاگریهای زینب کبرا و امام سجاد دردربار یزید و بین راه )
خلاصه کنیم ؛ مجموعه ی این اقدامات و کنش ها و واکنشهادر آنروز توانست :
1- توابین در کوفه علیه یزید قیام کنند
2- درمدینه علیه سفیانی ها قیام شود
3- مردم شام برضد امویان منقلب شوند
4- رژیم سفیانی یزید سرنگون شود
5- وعده های داده شده به خائنان وقاتلان حسین ابن علی ع برباد رود
6- تمام قاتلان وجنایتکاران درکربلا بدست مختار ثقفی به مجازات برسند
این در حالیست که هدف یزید درست برعکس آنچیزی بود که بوقوع پیوست و این نتیجه 40 روز فرمانروائی منطق حق
بر افکار عمومی جامعه در خفقان فرورفته ی حکومت بنی امیه بدست زینب کبرا و امام سجاد ع بود.
آنچه اربعین را طوفانی کردچه بود؟
الف)- اقدامات حضرت زینب س
1-انتقاد شدید وتوبیخ بی وفایان اهل کوفه نسبت به امام حق
توبیخ آن ها از آن بابت بود که آنان با صد مکر و حیله، امام خود را دعوت کردند و پس از اجابت خود در برابرش صف آرایی کردند. چرا فریب دشمن خوردند؟ چرا تسلیم زور شدند؟ آنها را که از شدت هیجانات به گریه آمده بودند مورد سرزنش قرار داد که «می گریید؟ آیا هنگام گریه است؟ این اسارت ها را چه کسی پدید آورد؟ جز آن بود که توانمندان بذل همت نکرده و آبرومندان از آبروی خویش برای حسین مایه نگذاشتند؟»
زینب (س) در خطبه هایش از مثال بهره می برد به این صورت که وضع آنها را به وضع پیرزنی شبیه می کند که رشته های خود را محکم و استوار می بافت شب هنگام آنها را باز می کرد، چرا که آن ها نیز پیمان محکم بستند و زود آن را از هم گسستند.
به آن ها هشدار می دهد که بد زمینه ای را برای خود فراهم کرده اند و بد سرنوشتی را برای خود پدید آورده اند. ننگی برای خود خریده اند که هرگز از دامان خود آن ها قابل شستشو نیست و به همین جهت بر خود گریه کنند و باید اشک بریزند بدان خاطر که ننگ کشتن نسل پیامبر را نمی توانید از میان بردارید.
2-اثبات باطل بودن حکومت جائر (یزید) وبرحق بودن قیام حسین ابن علی ع
زینب باشجاعت تمام در اولین سخنرانی خود درکوفه می گوید: «حکومت موجود حکومت فاسد، اهل ریا، و تزویر، دارای ظاهری خوش و درونی فاسد است، و کوشید آن را بر ملا کند که جلوه آن مفسده عظیم قتل نوه پیامبر(ص)، سر حلقه مردم، و مرهم دل دردمندان بود. حاکم باید پناهگاه مردم باشد و چه کسی پناه دهنده تر از حسین(ع)؟ حاکم باید دادرس مردم در عین بلا باشد و غیر از حسین(ع) چه کسی در خور این مقام؟ و حاکم باید چراغ روشنی و حجت خدا بر مردم و مدار و جایگاه باشد و حسین(ع) این چنین بود.»
3-جشن پیروزی دشمن را به عزا تبدیل کرد
وقتی اسرا را به مجلس عبیداله ابن زیاد والی کوفه وارد کردند عبیداله به زینب گفت: «کار خدا را با خاندانت چگونه دیده ای؟» زینب گفت: «جز زیبایی چیزی ندیده ام. شهادت برای آنان مقدر شده بود. به سوی کشتارگاه خویش رفتند. به زودی خداوند آنان و تو را فراهم می آورد تا در پیشگاه خداوند حجت گویید و داوری خواهید. نگاه کن در آن روز، پیروزی و رستگاری از آن کیست؟ مادرت به عزایت بنشیند پسر مرجانه»
4-مراسم جشن یزید را به اثبات کافر بودن او تبدیل کرد
زینب س که همراه با اسرا وارد مجلس یزید شده بود پس ازسخنان تحقیر آمیز یزید علیه خاندان نبوت وحسین ابن علی , واین شعر که: «بنی هاشم شاهی را لوث کردند و بازیچه خود ساختند، حال آن که نه از آسمان وحی و نبوت نازل شده و نه از آسمان خبری به او رسیده است.». چنین گفت :
«الحمد للهِ رَبِّ العالَمین ... صَدَقَ اللهُ سُبحانَه ثُمَّ کانَ عاقِبَه اللذینَ اساءٌ السوای أَن کَذَّبوا بِآیاتِ اللهِ و کانوا بِهِ یَستَهزِؤن»
«پس فرجام کار کسانی که با کفر به خدا و تکذیب پیامبر(ص) و ارتکاب معاصی و مبتلا به صفتی شدند که مایه ناخشنودی صاحب خود می شود و آن گرفتار شدن به عذاب دوزخ است چرا که آیات خدا و حقایق ثابت را دروغ شمردند و مقدسات دین را به ریشخند گرفتند.
«ای یزید، آیا چنان می پنداری که فضای آسمان و زمین را بر ما تنگ کرده ای و ما را همانند اسیران به هر شهر و دیار سوق داده و کشانده ای، ما نزد خدا خوار و زبون هستیم و تو در پیشگاه خدا گرامی و عزیز هستی؟ و این تسلطی که بر ما پیدا کردی به خاطر مقامی است که در پیش خدا داری؟ به همین جهت باد به دماغ انداخته ای و با غرور و نخوت به اطراف خود می نگری و سرور و شادمانی از این که می بینی دنیا بر وفق مراد و کام توست و کار ما طبق دلخواه تو رو به راه شده و ملک و پادشاهی ما بر تو صافی و هموار گشته است، اندکی آهسته تر و آرام تر! مگر گفتار خدای عز و جل را فراموش کرده ای که می فرماید: «آنان که کافر شدند گمان نکنند مهلتی که ما به آنان داده ایم برای ایشان خوب است بلکه ما آنها را مهلت داده ایم تا بر گناه خود بیفزایند و عذابی خوارکننده در پیش ما دارند.».
سخنرانی زینب کبری (س) و برملا کردن وضع و حال و جریان، مردم را به وضع خود و حکومت خود آشنا کرد. آتشی از خصومت و کینه در درون شان به وجود آورد که حاصل آن ابراز نفرت علنی و آشکار به خاندان بنی امیه و لعن و تکفیر آنان و تبری از آنان بود.
مگر گریه ها و اشک های مردم در حین سخنرانی آن بانوی گرانقدر در کوفه برای دستگاه ارزان تمام شد. از هر کلمه آن صدها قامت رویی و هزاران زبانه از شعله های خشم و انتقام و نفرت در آنان بر افروخت که بعدها آتش خرمن بنی امیه بود
ب)-اقدامات امام سجاد علیه السلام تااربعین
1- مهر بیاعتباری و بیوفایی را بر پیشانی وکوقیان زدن
امام سجاد در اولین سخنرانی اش در جمع مردم کوفه پس از معرفی خود گفت :
هان، ای مردم! شما را به خدا سوگند، آیا به یاد دارید که نامههایی را برای پدرم نوشتید و او را خدعه کردید؟ و [در نامههایتان] با او عهد و پیمان بستید و با او بیعت کردید؟ سپس با او به جنگ برخاستید و دست از یاری او برداشتید. وای بر شما! از آنچه برای آخرت خویش تدارک دیدهاید! چه زشت و ناروا اندیشیدید [و توطئه چیدید!] به چه رویی به رسول الله ـ صلی الله علیه وآله ـ خواهید نگریست؟».
سخنان امام چهارم که به اینجا رسید، صدای کوفیان به گریه بلند و وجدانهای خفته برای چندمین بار بیدار شد. آنها یکدیگر را سرزنش میکردند و به همدیگر میگفتند: تباه شدید و نمیدانید. .
امام زین العابدین ـ علیه السلام ـ در پاسخ سخنان ندامت آمیز و شعارگونه کوفیان فرمود: «هرگز! (به شما اعتماد نخواهم کرد و گول شعارها و حمایتهای سراب گونه شما را نخواهم خورد) ای خیانتکاران دغل باز، ای اسیران شهوت و آز. میخواهید همان پیمان شکنی و ظلمی را که نسبت به پدران من روا داشتید، درباره من نیز روا دارید؟
با این سخنان، مهر بیاعتباری و بیوفایی را بر پیشانی آنها زد و آتش حسرت را در جان کوفیان شعلهور ساخت
2- اثبات حقانیت حسین ع با ایا ت قران
امام سجاد ع در پاسخ به پیر مردی در شام که اظهار خوشحالی از کشته شدن حسین ابن علی ویارانش میکردچند آیه را متذکر شد:
«قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی
«واعلموا انما غنمتم من شی ء فان لله خمسه و للرسول و لذی القربی
انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا /
مرد شامی دانست آنچه درباره این اسیران شنیده درست نیست. آنان خارجی نیستند. اینان فرزندان رسول الله صلی الله علیه وآله هستند و از آنچه گفته بود پشیمان شده، با شرمساری دستهایش را به سوی آسمان بالا برد و به حالت توبه و استغفار گفت: «اللهم انی اتوب الیک، اللهم انی اتوب الیک، اللهم انی اتوب الیک، من عداوة آل محمدصلی الله علیه وآله و ابرا الیک ممن قتل اهل بیت محمدصلی الله علیه وآله و لقد قرات القرآن منذ دهر فما شعرت بها قبل الیوم / خدایا به سوی تو باز میگردم، خدایا به سوی تو باز میگردم، خدایا به سوی تو باز میگردم از دشمنی خاندان پیامبر و بیزاری میجویم و به سوی تو رو میآورم از کشندگان خاندان پیامبرصلی الله علیه وآله. من روزگاران دراز قرآن تلاوت کردهام ولی تا امروز مفاهیم و معارف آن را درک نکرده بودم».
3- پیروزی امام سجاد ع در نبرد فکری با یزید واثبات حقانیت حسین علیه السلام
کاروان اسیران، وارد مجلس یزید شدند. امام زین العابدین ـ علیه السلام ـ سکوت را جایز ندانست. همین که چشم مبارکش به چهره خبیث یزید افتاد فرمود: ای یزید تو را به خدا سوگند، اگر رسول خدا ما را بر این حال مشاهده کند با تو چه خواهد کرد؟»
سخنان امام سجاد ـ علیه السلام ـ چنان ضربهای بر ارکان حکومت یزید وارد کرد که سبب رسوایی او شد و او دستور داد غل و زنجیر از دست و پا و گردن امام زین العابدین ـ علیه السلام ـ باز کنند.
علی بن الحسین ـ علیهما السلام ـ فرمود: «ای پسر معاویه و هند و صخرا! پیش از اینکه به دنیا بیایی پیغمبری و حکومت از آن پدر و نیاکان من بوده است. روز بدر، احد و احزاب، پرچم رسول الله صلی الله علیه وآله در دست پدر من بود و پدر و جد تو پرچم کفار را در دست داشتند. سپس فرمود:ای یزید! اگر میدانستی چه کردهای و بر سر پدر و برادر و عموزادهها و خاندان من چه آوردهای به کوهها میگریختی و بر ریگها میخفتی و بانگ و فریاد بر میداشتی».
سخنان بزرگ مبلغان اسلام؛ حضرت سجاد ـ علیه السلام ـ و زیبب کبری علیها السلام چنان در روحیه مردم شام تأثیر گذاشت که انقلاب به پا کرد. شامیان دریافتند کسانی که با چنین وضع فجیعی در کربلا شهید شدند، شورشی نبودند. آنان خاندان کسی هستند که یزید به نام وی بر مسلمانان حکومت میکند. مؤذن دربار به یزید اعتراض کرد و با شگفتی پرسید: «تو که میدانستی اینها فرزندان پیامبر هستند، به چه علت آنان را کشتی و دستور دادی اموال آنان را غارت کنند؟».
یزید در برابر سرزنش دیگران مجبور شد تا از موضع جابرانه و ظالمانه خود دست بردارد و از آنچه نسبت به خاندان پیامبر ـ صلی الله علیه وآله ـ انجام داده است، معذرت خواهی کند و مسؤولیت شهادت امام حسین ـ علیه السلام ـ و یارانش را به گردن فرماندار کوفه یعنی، عبیدالله بن زیاد پسر مرجانه بیندازد. ضمن اظهار ندامت از عملکرد خود و لعنت بر پسر مرجانه، از امام سجاد ـ علیه السلام ـ میخواهد که اگر درخواست یا پیشنهادی دارد، بنویسد تا آن را انجام دهد.
پیام اربعین برای امروز ما
ما حسینی هستیم دیگر؛ جهت حرکت را امام حسین معیّن کرده. در یکی از منازلِ بینِ راه، امام حسین (علیه السّلام) ایستاد خطبه خواند: اَیُّهَا النّاسُ اِنَّ رَسولَ الله صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ قالَ مَن رَأَى سُلطاناً جائِراً مُستَحِلّاً لِحُرُمِاتِ الله ناکِثاً لِعَهدِ الله ... یَعمَلُ فی عِبادِ الله بِالجَورِ وَ العُدوانِ و لَم یُغیِّرُ عَلَیهِ بِقَولٍ وَ لا فِعلٍ کانَ حَقّاً عَلَى الله اَن یُدخِلَهُ مَدخَلَه. خیلی حرف بزرگی است، خیلی حرف عجیبی است؛ اوّلاً خطاب به ناس است، ما هم جزو ناسیم؛ این خطاب، خطاب به ما هم هست. خطاب به مؤمنین نیست، خطاب به آن عدّهی همراهان فقط نیست؛ خطاب به بشریّت است، نه فقط در آن زمان، در همهی زمانها تا امروز. از قول پیغمبر نقل میکند، دارد فلسفهی حرکت خودش را بیان میکند؛ میگوید من دارم به حرف پیغمبر عمل میکنم، پیغمبر به من دستور داده که این کار را بکنم. پیغمبر چه فرموده؟ مَن رَأَى سُلطاناً جائِرا؛ فرمود که هر کس یک قدرتی را، یک قدرت ستمگری را مشاهده کند -سلطان فقط به معنای پادشاه نیست؛ سلطان یعنی قدرت؛ امروز سلطان، جبههی کفر و استکبار است، جبههی صهیونیسم و آمریکا است؛ این سلطان است؛ میبینید ستمِ امروزِ دنیا را که این ستم همه جا گسترده است: جنگافروزی، فشار استعمار، مکیدن خون ملّتها، فشار آوردن به ملّتها، ایجاد جنگهای داخلی و بقیّهی فجایعی که امروز استکبار انجام میدهد- یَعمَلُ فی عِبادِ الله بِالجَورِ وَ العُدوان؛ نمیگوید «یعمل فی المؤمنین»؛ این چیزی که موجب میشود شما وظیفه پیدا کنید، این نیست که آن قدرت با مؤمنین بد عمل کند؛ نه، یَعمَلُ فی عِبادِ الله؛ در بین بندگان خدا، در بین آحاد بشر، هر جبههای، هر قدرتی، هر مرکز ستمگری که در بین مردم این کارها را انجام بدهد: یَعمَلُ فی عِبادِ الله بِالجَورِ وَ العُدوان، آن وقت نتیجه چیست؟ وظیفه چیست؟ و لَم یُغَیِّر عَلَیهِ بِقَولٍ وَ لا فِعل، کسی که یک چنین قدرتی را در مقابل خودش ببیند و در مقابل او موضع نداشته باشد، موضع نگیرد، مخالفت نکند ــ حالا این مخالفت گاهی با قول است، گاهی با فعل است؛ هر دو جور؛ گاهی اقتضا میکند شما در مقابل قدرت ستمگر وارد عمل بشوید، گاهی شرایط مناسب برای وارد عمل شدن نیست، اقلّاً موضع بگیرید؛ ببینید! اینها تکلیف امروز ما را مشخّص میکند ــ کانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ اَن یُدخِلَهُ مُدخَلَه، خدای متعال حقّی بر عهدهی خودش قرار داده که این کسی را که در مقابل ظلم و جور و عدوانِ به عبادالله موضع نمیگیرد و حرکت نمیکند، به همان جایی، به همان سرنوشتی دچار کند که آن ظالم را دچار خواهد کرد، یعنی جهنّم؛ مسئله این است. امام حسین میگوید من برای این حرکت کردم. مقام معظم رهبری 21/7/98
مطابق رهنمود فوق مقام معظم رهبری پیام اربعین اینست:
# هرکس (چه مسلمان وچه غیر مسلمان) قدرت ستمگری را مشاهده کند که دربین مردم به جور و دشمنی میپردازد ودربرابر او موضع نگیرد ومخالفت نکند اورا هم به سرنوشت همان ظالم و ستمگر یعنی جهنم دچار خواهد کرد.
بنابر این:
اربعین باید به شورش مردم علیه ظالمان جهان و مستکبرین تبدیل شود
اربعین باید مظهر برائت ملتها از ستمگران و جنایتکاران عصر باشد
اربعین باید تجلی حمایت از امام نور و منتقم خون مظلومان ومصلح واقعی جهان باشد
اربعین باید لشگر یاران امام زمان ع علیه ظالمان وستمگران (آمریکا و اسرائیل ونظام سلطه)باشد
این اربعین اسلام را جهانی و جهان را اسلامی خواهد کرد . |