نظریه ی مقاومت
تبیین رهنمودهای مقام معظم رهبری حمیدرضا ترقی
نظریّهی مقاومت در مقابلِ دشمنِ قویپنجه را تبلیغ کنید، ترویج کنید. بعضی تصوّر نکنند که چون دشمن بمب دارد، موشک دارد، دستگاههای تبلیغاتی دارد و از این قبیل، ما عقبنشینی [کنیم]؛ نخیر، نظریّهی مقاومت، یک نظریّهی اصیل و درست است؛ هم در مقام نظر، هم در مقام عمل؛ از لحاظ نظری و از لحاظ عملی -از هر دو جهت- باید [ترویج شود]. معنای نظری این است که تبیین کنید. شما جوانها خیلی خوب میتوانید این نظریّهی مقاومت را تبیین کنید؛ هم در بین خودتان و هم محیطی که در آنجا قرار دارید و هم حتّی در ارتباط با کشورهای دیگر و جوانهای دیگر. نظریّهی مقاومت را، این را که هدفِ استکبار سیطره است، هدفِ استکبار سلطه است، سلطهی بر ملّتها است، برای همه تبیین کنید، بدانند که هدف استکبار این است.
از لحاظ عملی، جریان مقاومت را ما حقّ جوانها میدانیم؛ جوانهای عراق، جوانهای سوریه، جوانهای لبنان، جوانهایی در شمال آفریقا، جوانهایی در مناطق شبهقارّه و اطراف آنها، یک مشت جوانهایی هستند که در مقابل آمریکا مقاومت میکنند، ایستادهاند؛ حقّ اینها است، ما حقّ اینها میدانیم؛ تقویت این جریانها بهمعنای تقویت نظریّهی مقاومت است. 12/8/97
الف)-مقاومت از بعد نظری
مقاومت ایده نوینی است که ازصدر اسلام و تاریخ مبارزه عالمان شیعه زاده شد و در انقلاب اسلامی به بلوغ رسید و امروزه در سطح منطقه و جهان اسلام گسترش یافته است؛ از اینروی در شعارهای انقلاب اسلامی، مبارزه پابرهنگان و مظلومان در برابر مستکبران و زورگویان مطرح شد، البته ایده مقاومت همواره با خوف و رجا همراه است؛ چراکه از سویی به دنبال آرمانهای بلند حرکت میکند و از سوی دیگر، خطرات و موانع زیادی پیش روی خود میبیند
نظریه مقاومت به عنوان یک نظریه رهایی بخش در قالب پارادایم برخورد با سلطه و مبتنی بر قدرت روایت انقلاب اسلامی از اسلام ناب محمدی(ص) و نظام بین الملل است. بدون شک چنین مقاومتی - مقاومت پویای برخاسته از انقلاب اسلامی و نه مقاومت منفعلانه- برگرفته از متن قرآن و سنت رسول الله(ص) است. می توان تأکید کرد که شکل گیری «پارادایم کربلا» بردو پایه «هیهات من الذله» با هدف دفاع از کرامت و عزت آدمی و «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» با هدف تداوم ابدی فرهنگ عاشورا در اقصی نقاط جهان توانسته است گفتمان قدرت مقاومت و بلکه سیاست مقاومت رادر برابر سیاست قدرت رئالیستی غربی قرار دهد.
ازاین رو شایدمهم¬ترین پیامد انقلاب اسلامی ایران را بتوان همین چالش در برابرهژمونیک گرایی و سلطهٔ جهان غرب بر مناطق پیرامونی دانست.
نظریه اقتصاد مقاومتی که حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران آن را ارائه کرده اند، پیش از مضمون و محتوا در معنای ظاهری آن نهفته است، زیرا این نظریه برگرفته از تفکر مقاومت و قدرت بازدارندگی است که ایران از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی برای مقابله با تحریم های اقتصادی که از چند دهه پیش بر آن تحمیل شد، در پیش گرفته است.
این نظریه مشوق رویارویی با این تحریم ها است تا بتواند اقتصاد ایران را در وضعیت امن نگاه داشته و راههایی را به روی آن باز کند که با استفاده از آن بتواند با دنیای خارج و به عبارت دیگر با شرایط و تحولات جاری در صحنه بین الملل سازگاری پیدا کند.
در تصویری که رهبر معظم انقلاب اسلامی از اقتصاد مقاومتی ترسیم کرده اند، اقتصاد ایران، اقتصادی انعطاف پذیر است که قدرت مصونیت کشور را در برابر ضربه های خارجی بالا می برد.
مقاومت درقرآن
حق دفاع و مقاومت علی رغم اینکه در آیات متعدد قرآن کریم«فاستقم کما امرت و من تاب معک و لاتطغوا ، آیه 112 سوره هود» بدان اشاره شده، بدون تردید جزء مستقلات عقلی است. مستقلات عقلی عبارتند از اموری که بدون حکم شرع خود به آن ها می رسد(محقق داماد، 1366). بنابراین مقاومت که هم هدف است و هم ابزار رسیدن به هدف، جزء مستقلات عقلی است یعنی عقل بدون نیاز به شرع آن را تصدیق می کند.چرا که عقل ، قطع نظر از شرع به این موضوع حکم می کند و ینابراین حکم صادر از سوی شرع، ارشاد به حکم عقل است.
مقاومت از دیدگاه قرآن، کوششی برای باز گرداندن چیزی به حالت طبیعی خود است، به دیگر سخن، هر گاه دو طرف وجود داشته و یک طرف، در تلاش تسلط بر دیگری باشد، در این حالت، مقاومت پدید ميآید تا تعادل و توازن را که اساس زندگی بشر است، برقرار نماید. با این تعریف، مفهوم مقاومت، شمولی عام ميیابد و هر حرکتی که برای بازگرداندن طغیانگر یا متجاوز به توازن و اعتدال انجام شود، مقاومت نام ميگیرد. مقاومت از دیدگاه قرآن، مفهومي متداول و برگرفته از یک معنای ایمانی و شرعی و معروف، به نام »جهاد« است که ميتوان معنای حقیقی آن را در سخن خدای متعال خطاب به پیامبر اکرم)ص(یافت: »فلاتطع الکافرین وجاهدهم به جهادا کبیرا« (فرقان/52) بنابراین، مقاومت شامل مقاومت در برابر امیال نفسانی، طغیانگریها، خرافه ها، تجاوزها، و اشغالگریها ميشود. شايد برخی بر این باور باشند که مقاومت تنها درمیدان جنگ رخ مینماید اما این جزئی از مفهوم مقاومت و معنای آن وسیعتر و به جهاد نزدیکتر است. به دیگر سخن هر گونه جنگی در راه حق جهاد است ولی هر جهادی، جنگ نیست. جهاد نیز چون مقاومت هر نوع کوششی را که در پی به اعتدال و توازن رساندن انسان و برپایی عدالت در روی زمین است، شامل میشود. بنابراین جهاد، چند گونه است:
جهاد نفس، جهاد شهوات، جهاد باطل، جهاد طغیانگر، جهاد در برابر دشمنان که همان جنگ و یکی از انواع جهاد است
. قرآن دو رکن اساسی را برای مقاومت برمیشمارد
: 1 -ایمان راسخ و عمیق: هر كس به چيزي ايمان ژرف و بي شائبه داشته باشد، بدون ترديد در راه آن جان فشانی ميکند و از همه چیز خود برای رسیدن به آن ميگذرد. بر این اساس مقاومت، زمانی پدید ميآید که ایمان و عقیده در دلها محکم و استوار گردد به همین خاطر پیامبر اکرم(ص) در مکه معانی ایمانی را در دل مسلمانان ریشه دار گرداند و چون آنان به ایمانی عمیق رسیدند، توانستند رعب و وحشت را در دل دشمنان بیفکنند و تمام سختیها را تحمل کنند، نمونۀ کامل این مقاومت را ميتوان در شعب ابوطالب یافت، آن جا که یاران پیامبر با تحمل دشواریها توانستند در برابر مشکلا ت و مصایب آن دوران مقاومت نمایند و سرانجام به پیروزی دست یابند.(بقره/128 ،انفال/72 ،توبه/20)
2 -استفاده از تمام توان مادی: اگر انسان به یقین برسد، ولي اسباب و وسایل لازم برای مقاومت را مهیا نسازد، کامیاب نمیگردد، پس انسان ميبایست تمام تواناییهاي بشری خود را به کار گیرد تا به واسطۀ آنها بتواند در این مسیر پيروز شود. خداوند متعال هرگاه از ابزار مقاومت سخن ميگوید واژۀ »مال« را مقدم بر نفس میداند و این خود دليل بر آن است كه هنگام مقاومت باید از مال خود گذشت و از آن در راستای جهاد در راه خدا استفاده کرد.(حديد/25 ،آل عمران/14 ،انفال/60 ،نحل/8 ،اسراء/64 ،حشر/6)
اهداف مقاومت درقرآن
1 تقویت روحیۀ ایثار و فداکاری؛
2 حفظ کرامت و عزت نفس؛ -
3 حفظ وحدت و همدلی بین افراد جامعه؛ - ا
4 اجرای حق و عدالت و نابودی باطل و کفر؛ -
5 حفظ عزت اجتماعی و ریشه کن کردن فساد؛ -
6 هموار کردن راههاي پیشرفت انسان ها به سوی معبود؛
7 حفظ استقالل وطن و جلوگیری از اشغال آن و دفع خطرها و تهدیدهای دشمن؛
8 دفاع از مظلوم و مقاومت در برابر ستمگران و تجاوزگران و اشغالگران
یکی از شرطهاي مقاومت در قرآن، ارادۀ تغییر همراه با آگاهی و بیداری است، اصلاح امور با »یقظه"؛ (هشياري)شروع ميشود و این یقظه و بیداری از مقدمات و لوازم مقاومت قرآنی به شمار میآید:(رعد/11) (ان الله لایغیرومابقوم حتی یغیرواما بانفسهم) این آیه تصریح دارد که سرنوشت اقوام به دست خودشان تغییر ميکند، اگر اراده تغییر در قومی پدید آمد و یا نسبت به امور جامعه و تغییر آن آگاهی پیدا کردند، مي توانند در سرنوشت خويش، مؤثر باشند، در این صورت، مقاومت ميتواند یکی از راههاي تغییر باشد.
پیامد ژرفنگري و پژوهش در آیات قرآن كريم از زاويۀ ادبيات مقاومت به این قرار است
• : 1-هدف اساسي مقاومت، ايجاد تعادل و توازن، در هر پديده است؛
• 2 -از ديدگاه قرآن، مقاومت براي بقاي هر پديده، امري ضروري و اجتناب ناپذير است؛
• 3 -از آنجا که قرآن كريم دربارۀ ويژگيهای مقاومت، پديده هايي كه لازم است در برابر آن مقاومت شود و گونه هاي مقاومت، سخن گفته است، جاي هيچ ترديد باقي نمي ماند كه ادبيات مقاومت با تمام جهان شمولي و فراگيري خود، اساس و بن مايه هاي قرآني دارد؛
• 4 -از ديدگاه قرآن، مقاومت امري فطري و شرعي و مقدس است و در تمام عرصه هاي زندگي بشر به گونه اي هدفدار و منظم و مستمر، يافت ميشود
از مجموع آنچه در آیات آمده، میتوان نتیجه گرفت که اهمّیت صبر و شکیبایی و استقامت، بسیار بیش از آن است که ما فکر میکنیم. به گفته بعضی از مفسران، صبر در قرآن مجید، بیش از هفتاد بار یا نزدیک به یکصد بار تکرار و تأکید شده، در حالی که هیچ یک از فضایل انسانی، به این اندازه مورد تأکید قرار نگرفته است. این نشان میدهد که قرآن، برای این فضیلت اخلاقی و عملی اهمّیت فراوانی قائل است، و آن را عصاره همه فضیلتها و خمیر مایه همه سعادتها و ابزار وصول به هر گونه خوشبختی و سعادت میداند.
سطوح مقاومت
لباک (Labuc,1991) شواهد زیادی در تأیید «متفاوت بودن آستانه و سطح مقاومت» ملتهای مختلف ارائه داده است. وی نشان داده است که یک منش ملی وجود دارد که چگونگی مقاومت در برابر تهدیدهای بیرونی را مشخص می سازد. به باور او، منش برخی ملتها، «مقاومت ورزی» و منش برخی دیگر، «تسلیم پذیری» است. او همچنین از مفهوم «ستیز و گریز» داروین، برای تبیین تفاوتهای منش شناختی ملتها در برابر تهدیدها، بهره می گیرد و تأکید می کند که برخی ملتها راز تداوم بقای خویش را در تسلیم و سازش و گریز می جویند و برخی دیگر در مبارزه، مقاومت و ستیز با دشمن. ادعای لباک از سوی انسان شناسان فرهنگی مورد تأیید قرار گرفته است. برای مثال، بیتس و پلاگ (1375) نشان داده اند اقوامی که در مناطق جغرافیایی مختلفی زندگی می کنند، و پیشینه تاریخی ویژه ای دارند، از منشی متفاوت با سایر اقوام و ملتها برخوردارند و در نتیجه ، هر یک به گونه ویژه ای در برابر فشارها و تهدیدها از خود واکنش نشان می دهند؛ برخی با دشمنان خویش وارد نبرد می شوند و تن به تن کشته می شوند اما در برابر او سر تسلیم فرود نمی آورند. برخی دیگر از آنان، هیچ فشار و تهدیدی را بر نمی تابند و دربرابر دشمن، زانو بر زمین می زنند و اراده خود را مغلوب او می سازند(الیاسی، 1387: 29).
این سطوح را دقیقا میتوان درمیان جریانهای سیاسی کشورخودمان مشاهده کرد؛بعضی از دشمن میترسند بعضی دیگر نه!
تأثیر انقلاب اسلامی بر هندسه قدرت مقاومت اسلامی در غرب آسیا
جمهوری اسلامی ایران بر اساس اصول و سازههای اصلی انقلاب که مقاومت در برابر نظام سلطه (نومحافظهکاری) از مهمترین ارکان آن است، از سه طریق هندسه قدرت مقاومت در غرب آسیا را تحت تأثیر قرار داده است.
اول بر اساس مبانی مادی قدرت، به تقویت پایههای مقاومت در لبنان و بالتبع پشتیبانی از جنبشهای اسلامی در منطقه، نظیر جنبش جهاد اسلامی و حماس میپردازد
دوم، جمهوری اسلامی بواسطه تلاش برای اتحاد و ائتلاف با جنبشها و تشکلهای غیر دولتی، سعی نموده تا مبارزه با راهبردهای نظام نومحافظهکاری در غرب آسیا را نهادینه (مبانی نهادی قدرت) نماید. بر این اساس، گفتمان مقاومت انقلاب اسلامی باعث شده تا بسیاری از این جریانها به شکل نهادی و سازمانیافته علیه نظام حاکم در کشور خود فعالیت کنند.
سوم، ارزشها و بنیانهای اعتقادی مقاومت (گسترش هنجار مقاومت، خودآگاهی سیاسی، رواج فرهنگ شهادت و غیره) بواسطه رشد و نضج اندیشه انقلاب اسلامی (غیر مستقیم) در تحقق نشر ابعاد معنایی مقاومت اسلامی، میان جوامع غرب آسیا نهادینه شده است (مبانی مولد قدرت). از اینرو مهمترین دستاورد این بوده که انقلاب اسلامی به علت قدرت مادی، نهادی و مولد خود و مبارزه با نظام نومحافظهکاری، پایهها و مبانی قدرت «مقاومت اسلامی» را مستحکم نموده است.
زیراپدیده کم نظیر مقاومت ملت ایران در برابر استبداد داخلی و استعمار و صهیونیسم بینالمللی، از آثار مهم انقلاب اسلامی است که جریان پیشروی آرمانهای انقلابی و اسلامی را به عمق جان ملتهای عرب نفوذ داد و امروز به خیزش عظیم مردم تونس، مصر، الجزایر، اردن، لیبی، یمن و بحرین و... منجر شده است.
الگوی مقاومت نامتقارن
یکی از شاخص های فرهنگی-ایدئولوژیک کنش جامعه ایرانی را می توان بهره گیری از نیروهایی دانست که مفاهیم ایدئولوژیک- ارزشی را با قالب های سازمانی به منظور انجام اقدامات نظامی در دفاع از حوزه سرزمینی، ایدئولوژیک و انقلابی پیوند دادند. این نیروها توانستند جلوه هایی از «مقاومت نامتقارن» را در فرآیند دفاع در برابر نیروهای تهدیدکننده منطقه ای و بین المللی به وجود آورد. شکل گیری الگوی مقاومت نامتقارن را می توان انعکاس رفتار استراتژیک ایران دانست(پوستین چی و متقی، 1390: 120). آنچه مسلم است جنگ مقاومت، جنگ تدافعی است که برای دفاع از خاک وطن و استقلال و با هدف بازپس گیری حق و نه تملک دارایی های دیگران صورت می گیرد. دفاع از خود علیه تجاوز یا اشغالگری بیگانه را نمی توان تروریسم تلقی کرد، بلکه این کار حق مشروعی است که منشور سازمان ملل نیز آن را تأیید کرده است.بر این اساس مقاومت، کنشی اجتماعی، سیاسی برای به بازنشاندن گفتمانی است که به حاشیه رفته و به عبارتی، کشاندن گفتمان مغلوب به متن است. اصطلاحات کنونی مقاومت مرتبط با اقلیت های قومی، ملی، یا مذهبی است که احساس می کنند صداهایشان شنیده نمی شود. بدتر از آن، اینکه آنها سرکوب شده اند، به حاشیه رانده شده اند، و تحقیر شده اند، این مردم به تعبیر فرانتز فانون «دوزخیان (نفرین شدگان) روی زمین اند». (Fanon,1963:117) نهضت های آزادیبخش در پی احیای هویتی هستند که بر اثر کنش¬های سیاسی استحاله یافته است.
به هر ترتیب مقاومت در برابر اشغالگری و سلطه گری حق مشروع و قانونی و مربوط به دفاع از خود و حفظ حاکمیت هر دولتی است که مورد تجاوز بیگانه قرار گیرد. با این حال، چه در عصر استعمار و چه در روزگار کنونی، کسانی هستند که حق تعیین سرنوشت ملت ها را نادیده می گیرند و به بهانه های گوناگون در راستای سلب این حق و سرکوبی خواست ملت ها تلاش می کنند با آنکه می دانند قطعنامه های بین المللی بی هیچ ابهامی پیوسته بر حق مقاومت و استقلال و تعیین سرنوشت برای همه ملت ها تأکید کرده و «انکار حق مشروع ملت ها در تعیین سرنوشت و کسب استقلال را عملی تروریستی شمرده اند». قوانین بین المللی به صورتی واضح و روشن به ملت هایی که تحت سلطه بیگانه قرار دارند، حق می دهد که برای دستیابی به آزادی و استقلال و برپایی دولت دارای حاکمیت، به مبارزه مسلحانه متوسل شوند.(عبدالله و دیگران، 1386: 452-451)
ب) -مقاومت از بعد عملی
1-مقاومت ملت ایران
ملت ایران در دوران انقلاب اسلامی با مقاومت بر رژیم ستم شاهی به پیروزی رسید و در دوران جنگ تحمیلی با مقاومت بر رژیم صدام غلبه کرد و دربرابر تحریم ها وفشارهای آمریکا و غرب با مقاومت به پیشرفتهای شگرف در زمینه های علمی تکنولوژی،عمرانی ونانو، پزشکی،صنایع دفاعی و موشکی و هسته ای وهواوفضا دست یافت وامروز به قدرت برترمنطقه تبدیل شده است و از اصول و آرمانهای خود با مقاومت دست برنداشته واکنون میز در برابر تحریم اقتصادی دشمن با مقاومت مسیر خوداتکائی و استقلال اقتصادی را طی میکند
2 - محور مقاومت:
مقاومت، به معنای دفاع، ایستادگی، تسلیم خواسته طرف مقابل نشدن و تلاش در جهت تحقق بخشی به اراده خویشتن، مفهوم وسیعی است که در همیشه تاریخ بشر و در همه عرصه ها و حتی در دو جبهه حق و باطل وجود داشته و دارد. مقاومت حق در برابر باطل و یا باطل در مقابل حق. اما آنجا که این مقاومت، بر اساس آموزه های اسلام شکل می گیرد، مقاومت اسلامی نام خواهد داشت.
مقاومت اسلامی نیز در اصطلاح، دو مفهوم عام و خاص را در بر دارد: در مفهوم عام، شامل هر نوع مقاومتی که بر اساس آموزه ها و احکام دین توسط یک مسلمان و یا گروهی از مسلمانان در مقابله با تهاجم دشمنان اسلام و مسلمانان در هر مکان و هر زمان شکل می گیرد. اما در مفهوم خاص که شامل عبارت «محور مقاومت اسلامی» می باشد، عبارتست از مقاومت کشورها، سازمانها ، گروهها و افراد، بر اساس اسلام در برابر تهاجم نظام سلطه و متحدان آن که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و همسو با این انقلاب، در سطح منطقه و با محوریت مسئله فلسطین و مقاومت در برابر تجاوزات اسرائیل تبلور یافت. در سالهای بعد نیز مقاومت در برابر تجاوزات آمریکا و متحدان آن نیز بر آن افزوده شد. اینجا منظور ما از محورمقاومت ، همان «محور مقاومت اسلامی» در اصطلاح خاص می باشد.
زمان شکل گیری:
تاریخ مقاومت اسلامی، در مفهوم عام آن، مصادف است با روزهای آغازین بعثت پیامبر اسلام«ص» که مسلمانان در برابر سرزنشها، تهدیدها و فشارهای مشرکین و کفار ایستادگی و مقاومت نموده و تسلیم آنها نشدند. بارزترین نمونه آن، مقاومت سه ساله گروه مسلمانان در شعب ابیطالب بود.
اما مقاومت در اصطلاح خاص آن که در این نوشتار مورد نظر می باشد، اساساً بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سطح منطقه، تبلور یافت.
تئوری مقاومت از نظر تجربی از سایر تئوریهای مطرح شده در مورد مسئله فلسطین نتیجه بخشتر بوده است
دلیل اصلی عقب نشینی در مواضع صهیونیستها، ادامه مقاومت فلسطین است که نظریه "اسراییل بزرگ" را عقیم گذاشت.
اعضای مقاومت:
هر کشور، سازمان، گروه و یا فردی که مطابق آموزه های دین و همسو با انقلاب اسلامی ایران در برابر تجاوزات و ستمگریهای نظام سلطه و متحدان آن بویژه رژیم صهیونیستی مقابله می نماید در محور مقاومت اسلامی قرار دارد. جمهوری اسلامی ایران، حزب الله لبنان، گروههای مقاومت در فلسطین، انصارالله در یمن، مردم عراق، سوریه و بحرین، از شناخته شده ترین اجزاء و اعضای محور مقاومت اسلامی در منطقه می باشند.
محور مقاومت اسلامی، طرف اصلی و خصم نظام سلطه و اسرائیل می باشد؛ در حالی که القاعده و داعش و دیگر گروههای همانند آنها، ابزار نظام سلطه و در خدمت آن هستند.
طرفهای مقابل مقاومت:
تمامی کشورها، سازمانها ، گروهها و افراد در قالب نظام سلطه که در رأس آنها ایالات متحده آمریکا و پس از آن اسرائیل قرار دارند و در دشمنی با اسلام و مسلمانان بویژه مسلمانان منطقه، انقلاب اسلامی ایران و مردم فلسطین در یک همسویی و همکاری قرار گرفته اند. در منطقه غرب آسیا، عربستان،وائتلاف عربی وگروههای تکفیری مرتبط با آن مهمترین متحد نظام سلطه و صهیونیزم میباشد و در حدود چهار دهه گذشته پیوسته در مقابل محور مقاومت، قرار داشته است.
اهداف مقاومت:
مقاومت اسلامی اساساً در برابرظلم ، تجاوز و اشغالگری، دین ستیزی، سلطه استکبار و متحدان آنها شکل گرفته و هدفش حفظ حقوق، دفع ستم، رفع اشغال ، حفظ استقلال، جلوگیری از سلطه و حفظ دارائیها مطابق آموزه ها و احکام دین می باشد. عدالت محوری، ظلم ناپذیری، دفاع از مظلوم و نفی سلطه کفار از جمله مهمترین مؤلفه ها در این چهارچوب می باشند.
حفظ دین، حفظ انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران، باز پس گیری سرزمینهای اشغالی در فلسطین، دفاع از تمامیت ارضی، حفظ استقلال و حق تعیین سرنوشت نیز جلوگیری از غارت منابع و ثروت در عراق، سوریه، لبنان ، یمن و بحرین ، از جمله اهداف مشخص و عینی محور مقاومت می باشند.
عرصه ها و شیوه های مقاومت
مقاومت، تمامی عرصه های زندگی اعم از: سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی را در بر می گیرد. هر عرصه ای که نظام سلطه، دین اسلام و مسلمانان و داشته های آنها را مورد تجاوز و تعدی قرار می دهد، عرصه مقاومت را شکل می دهد. مقاومت در دلش تهاجم و عمل وجود دارد و امکانهای اجتماعی و تاریخی را زیاد میکند. مقاومت تنها برای حفظ و بقای خود نیست، بلکه علاوه بر حفظ خود، به دنبال اثرگذاری و تصرف است. ایده مقاومت، امری فراتر از ملیتها، قومیتها و گرایشهای مذهبی است و میتواند تمامی انسانهای آزادیخواه را با خود همراه کند.
دست آوردهای مقاومت (شرایط و توانمندیهای فعلی):
مقاومت در برابر سلطه، دست آوردهای زیادی در جهان و منطقه داشته است که از جمله آنها می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
• حفظ انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران بعنوان محور اصلی و حامی مقاومت.
• کمک به حفظ، تقویت و تداوم مقاومت مردم فلسطین.
• شکسته شدن ابهت و اسطوره شکست ناپذیری نظام سلطه و صهیونیزم.
• گسترش و تقویت روحیه مقاومت در برابر نظام سلطه و صهیونیزم در جهان بویژه در جهان اسلام.
• شکل گیری هسته های جدید مقاومت مردمی درمنطقه؛ مانند: گروههای مقاومت مردمی درعراق(حشد الشعبی) افغانستان(فاطمیون)، پاکستان(زینبیون)، سوریه(گروههای داوطلب مردمی) و یمن(انصارالله).
• شبکه ای شدن مقاومت بویژه در سطح منطقه. زیرا آنها (گروههای مختلف مردمی مقاومت و ...) در یک جبهه در سوریه علیه نظام سلطه و صهیونیزم جنگیدند.
• قدرت یابی محور مقاومت اسلامی در عرصه های فرهنگی، امنیتی و نظامی ، علمی و فنی، اقتصادی نیز هم افزایی قدرت در آنها از طریق فعالیتهای شبکه ای. همین که نظام سلطه و متحدانش با تمام توانمندیهای وسیع سیاسی، رسانه ای، مالی، اطلاعاتی و امنیتی نیز نظامی خود در برابر محور مقاومت قرار گرفته و از شکست دادن آن عاجز شده اند، خود گویای میزان قدرت مقاومت می باشد.
• تجارب محور مقاومت در عرصه های مختلف بویژه در عرصه های اطلاعاتی، امنیتی و نظامی .
• پیروزیهای مقاومت در لبنان و فلسطین: خروج نیروهای اسرائیل از لبنان در سال 2000، جنگ 33 روزه در لبنان(2006) ، جنگ 22 روزه در غزه(2008-2009) ، جنگ 51 روزه در غزه(2014) ، شکست داعش در عراق، پیروزیهای پی در پی مقاومت در سوریه، پیروزیهای انصارالله در یمن.
چشم انداز مقاومت:
به دلایل و عوامل مختلف ، مقاومت اسلامی در برابر نظام سلطه و صهیونیزم گسترش خواهد یافت و تقویت خواهد شد. مهمترین این دلایل و عوامل عبارتند از:
• افزایش تجاوزات، ستمگریها و اقدامات جنایت آمیز نظام سلطه در جهان؛ بویژه علیه اسلام و مسلمانان.
• آشکار و علنی شدن این تجاوزات، ستمگریها و اقدامات جنایت آمیز.
• آگاهی و تنفر روز افزون ملتها نسبت به ماهیت و عملکرد نظام سلطه در جهان و بویژه در جهان اسلام.
• آگاهی در حال افزایش ملتها نسبت به حقوق- بویژه حق سرنوشت- خویش.
• گرایش و علایق فزاینده به مقاومت.
• قدرت روز افزون مقاومت. |